برای دیدن نام های اصیل ایرانی پسر اینجا کلیلک کنید:     

پسر و دختر

نام های اصیل ایرانی

 

اسم دختر ایرانی با حرف الف :

 

افرا: ستایش کردن

افشید: شکوه خورشید

آپامه : خوشرنگ و آب . دختر اردشیر دوم هخامنشی

آتری : آذر

آتشگون : سرخ فام، سرخ رنگ

آتوسا : نام دختر کورش ، زن داریوش

آدخت : خجسته و نیکو

آذر : آتش، فروغ، روشنایی

آذربانو : بانوی آتش گون

آذرچهر : همانند روشنایی

آذرگون : گل همیشه بهار و نام دختری در ویس و رامین

آراسته : با نظم و ترتیب

آرام : قرار، سکون

آرام دخت : از نام های برگزیده

آرام دل : از نام های برگزیده

آرامش : آرمیدن

آرمیتا : آرمان، عشق پاک

آرمیتی : فروتنی و پاکی و محبت

آرمیدخت : از نام های برگزیده

آزادچهر : آزاده نژاد

آزاده : نام مادر گشتاسب

آزیتا : از نام های برگزیده

آژند : نام گلی است

آشتی : مهر و دوستی، یکرنگی

آشنا : یار، دوست

آشوب : شور، انقلاب

آشیان : لانه و کاشانه

آفتاب : گرمی، روشنایی

آفرین : درود و سپاس

آلاله : نام گلی است

آمی‌تیس : نام دختر آستیاک، پادشاه ماد، نام زن کورش

آناهیتا : بانوی پاک و بیگناه، پاکبانو

آندیا : نام زن اردشیر ساسانی

آنیتا : از نام‌های برگزیده

آهنگ : سرود و نغمه

آوا : آواز، آهنگ

آوازه : شهرت و نام آوری

آویشن : گیاهی خوشبو

اختر : ستاره، شهاب

ارشیا : راست و درست

ارغوان : نام گلی است

ارمغان : پیشکشی، هدیه

ارنواز : نیکو سخن و خوش گفتار. نام یکی از خواهران جمشید

اروس : سپید، درخشان و زیبا

اشااونی : زن پاک و راست

اشوچهر : از نام های برگزیده

اشودخت : از نام های برگزیده

اشوروی : از نام های برگزیده

اشوزاد : از نام های برگزیده

اشومهر : از نام های برگزیده

افروز : روشن، روشن کننده

افسانه : داستان، خاطره و یادمان

افسر : بالا و سرور

افسون : از نام های برگزیده

افشان : از نام های برگزیده

اَمُرداد : کمال و رسایی جاودانی

انارام : روشنایی بی فروغ و بی پایان

انگبین : عسل، شهد

انوش : جاویدان

انوشک : انوشه، جاودان

انوشه : بی‌مرگ و جاودان

انیران : روشنایی بی پایان

اَهونَوَر : نگهبان تن

ایران : آزادگان و سرزمین آزادی

ایرانبانو : بانوی ایرانی

ایراندخت : دختر ایران

ایشتار : ستاره باران و آب، تشتر(تیر)

آلیش: قابل اشتعال

الیا: نام گل

آمیتریس: نام دختر داریوش دوم و همسر خشایارشا

آموتیا: نام دوشیزه در زمان زندیه

آناهیتا: نام فرشتگان اهورامزدا

آندیا: همسر اردشیر اول

آنیتا: نام دختران در زمان زند- به معنی پرورش گیاه

انوشا: خوشحالی و سرور و شادی

انوشک: نام زنان در زمان ساسانیان- به معنی جاوید و ابدی

انوشه: نام زنان در زمان ساسانیان- به معنی جاوید و ابدی

آرا: آراستن و زیبا کردن

آرمیلا: نام دختران در ایران باستان

آرمیتان: شخصیتی در شاهنامه و دختر جمشید

آروشا: درخشان – نورانی – باهوش

آرتا: نام شهر در زمان زند که به روی دختران میگذاشتند

ارنواز: شخصیتی در شاهنامه و دختر جمشید

آرتمیس: گوینده راستی- نام دریاسالار زن

آرتنوس: صادق – راستگو – نام دختر داریوش

آسا: نام دختر شاپور دوم ساسانی- بزرگ و علیحضرت

آتاناز: نامی ایرانی

آتنا: نامی ایرانی

آتوسا: دختر کورش بزرگ همسر داریوش بزرگ مادر خشیار

آتوشه: نام عمه یا خاله شاپور شاه

آوید: نامی ایرانی

آویسا: آب پاک و تمیز

آیدا: همچون ماه و مهتاب

آیدان چهره زیبا همچون ماه – آیسان

آیلا :نور ماه و مهتاب- آیناز

آبگینه : شیشه، بلور

آپامه : خوشرنگ و آب . دختر اردشیر دوم هخامنشی

آتری : آذر

آتشگون : سرخ فام، سرخ رنگ

آتوسا : نام دختر کورش ، زن داریوش

آدخت : خجسته و نیکو

آذر : آتش، فروغ، روشنایی

آذربانو : بانوی آتش گون

آذرچهر : همانند روشنایی

آذرگون : گل همیشه بهار و نام دختری در ویس و رامین

آراسته : با نظم و ترتیب

آرام : قرار، سکون

آرام دخت : از نام های برگزیده

آرام دل : از نام های برگزیده

آرامش : آرمیدن

آرمیتا : آرمان، عشق پاک

آرمیتی : فروتنی و پاکی و محبت

آرمیدخت : از نام های برگزیده

آزادچهر : آزاده نژاد

آزاده : نام مادر گشتاسب

آزیتا : از نام های برگزیده

آژند : نام گلی است

آشتی : مهر و دوستی، یکرنگی

آشنا : یار، دوست

آشوب : شور، انقلاب

آشیان : لانه و کاشانه

آفتاب : گرمی، روشنایی

آفرین : درود و سپاس

آلاله : نام گلی است

آمی‌تیس : نام دختر آستیاک، پادشاه ماد، نام زن کورش

آناهیتا : بانوی پاک و بیگناه، پاکبانو

آندیا : نام زن اردشیر ساسانی

آنیتا : از نام‌های برگزیده

آهنگ : سرود و نغمه

آوا : آواز، آهنگ

آوازه : شهرت و نام آوری

آویشن : گیاهی خوشبو

اختر : ستاره، شهاب

ارشیا : راست و درست

ارغوان : نام گلی است

ارمغان : پیشکشی، هدیه

ارنواز : نیکو سخن و خوش گفتار. نام یکی از خواهران جمشید

اروس : سپید، درخشان و زیبا

اشااونی : زن پاک و راست

 

افروز : روشن، روشن کننده

افسانه : داستان، خاطره و یادمان

افسر : بالا و سرور

افسون : از نام های برگزیده

افشان : از نام های برگزیده

اَمُرداد : کمال و رسایی جاودانی

انارام : روشنایی بی فروغ و بی پایان

انگبین : عسل، شهد

انوش : جاویدان

انوشک : انوشه، جاودان

انوشه : بی‌مرگ و جاودان

انیران : روشنایی بی پایان

اَهونَوَر : نگهبان تن

ایران : آزادگان و سرزمین آزادی

ایرانبانو : بانوی ایرانی

ایراندخت : دختر ایران

ایشتار : ستاره باران و آب، تشتر(تیر)

آذرمهر: آتش مقدس ایرانیان- آذرمینا

آذرنوش: نام زنان ساسانی و همچنین آتش مقدس ایران

آزیتا: نام شاهزاده – ملکه و پرنسسز در ایران

الیکا: مادر زمین – شکوفه – نام دهی در شما ایران

الیزه: نام مکانی در رودبار

المیرا: فدا کننده

اریکا: مرتبط با زمین

اِستاتیرا: همسر داریوش سوم

ایرسا: رنگین کمان

آبنوش: از زنان ویس و رامین

آپاما: دختر سپیتمن سردار ایرانی

آرتادخت: وزیر خزانه داری اردوان چهارم اشکانی

آرتیستون: دختر کورش بزرگ – زن داریوش

آرگون: شهبانوی اردشیر یکم هخامنشی

ارشانوش: از نام نامه نخعی

آتری: به معنی آتش – از نامهای باستانی

آپامه: خوشرنگ و زیبا – دختر اردشیر دوم هخامنشی

آرتا: از نامهای باستانی

آندیا: زن اردشیر درازدست شاهنشاه هخامنشی

ارشین: از شاهدخت های هخامنشی

ارشنوش: نام نامه نخعی – نام باستانی

افروز :از نامهای پهلوی

آذرگون: دختران در زمان اشکانی ویس و رامین

آذرمهر: آتش مهر

آرتونیس: دختر ارته باذ و خواهر برسین

آرمه: ئیتی فروتنی – پاکی – نگهبان زمین

آذرمیدخت: دختر همیشه جوان – دختر خسروپرویز – زنی که شاه شد

آسیمن: نامی پهلوی که همان سیمین امروزی است

آماستریس: دختر داریوش سوم

اَدرک: دختر یزدگرد سوم ساسانی

اَردویسور: فرشته آب در ایران باستان

آرته دخت: شهبانو اشکانی همسر اردوان

اَرشیت: دوست ترین – نامی از دوره هخامنشی

اَمِستریس: شهبانوی خشایارشا

اوراشی: زن پسر سیامک

آریا ناز: نامی ایرانی

آبان سا :مانند آبا ن – آبان ماه تغییر آب و هوا است و آبان آسا کنایه از کسی است که خلق و خوی متغیر دارد Ĥ آبان

آباندخت :دختری که در آبان به دنیا آمده، دختر آبان، نام همسر داریوش سوم پادشاه هخامنشی

آبانفام :به رنگ آبان کسی که رنگ چهره اش زرد است

آبگینه :شیشه، آینه، ظرف شیشه ای یا بلورین به ویژه جام شراب

آبنوس :درختی که چوب آن سیاه رنگ است و میوه ای بسیار شیرین و به شکل انگور دارد

آبیژ :صورت دیگر آیید،شراره، اخگر،آتش – کنایه از افراد پر جنب و جوش

آپاما :نام دختر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی

آپامنه :نام دختر یکی از فرماندهان ایرانی در زمان سلوکیان

آترا :آذر- آتش – نام یکی از ماههای پاییز

آتبین :آبتین ،روح کامل و نیکو کار – از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی

آپامه :نام دختر سپیتامن یکی از سرداران ایرانی و همسر سلوکوس

آتسا :آتوسا

آتش :از شخصیتهای شاهنامه، مخفف نام نوش آذر، یکی از چهار پسر اسفندیار

آتشدخت :دختر آتش یا دختری که چون آتش است – کنایه از دختر با شور و حرارت

آتیه عربی آینده

آتورینا  : آشوری متحول کننده ، تغییر دهنده ، مشتق از واژه آشور که با گذشت زمان ش به ت تبدیل شده است

آتوسا : یونانی نام دختر کوروش پادشاه هخامنشی

آتیس :نام خدای حاصلخیزی فریگیان

آتشین :نورانی، فروزان، گیرا، مؤثر، به رنگ آتش، سرخ

آتلاز ترکی اطلس، حریر – پارچه نرم و لطیف

آتنا فرانسه در اساطیر یونان، خدای اندیشه، هنر، دانش، و صنعت

آتنه فرانسه آتنا-در اساطیر یونان، خدای اندیشه، هنر، دانش، و صنعت

آتور اوستایی-پهلوی آذر،آتش

آدا :پاداش مینوی، فرشته توانگری

آدنا :نام روستایی در نزدیکی چالوس

آدورینا آشوری آدور- مأخوذ از افسانه گیل گمش بابلی، کمک کننده، یاری دهنده

آدونیس فنیقی آدنیس ، گلی به رنگ زرد و قرمز که فقط هنگام تابش خورشید باز می شود

آدیشه آتش – در گویش خراسان آتش کوچک

آذر اوستایی-پهلوی نام ماه نهم از سال شمسی، نام فرشته نگهبان آتش، نام روز نهم از هر ماه شمسی در ایران قدیم

آذرافروز هردو :روشن کننده آتش، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از چهار پسر اسفندیار، نیز دلداده بهرام در داستان همای و

آذرخاتون :آذر+ خاتون،بانوی آتش

آذردخت :دختر آتش

آذرک :شراره آتش، اخگر، نام دختر یزگرد سوم پادشاه ساسانی

آذرگل :گلی سرخ رنگ شبیه شقایق

آذرگون :گلی است از دسته شقایق ها که رنگش زرد است و میانش مشکی است – به رنگ آتش

آذرمه :رئیس و بزرگ آتشها( آتشکده ها)

آذرمینا :لعلگون، سرخ رنگ

آذینگل :زینت گل، زیورگل – کنایه از زیبایی بسیار زیاد

آراسته :آن که دارای صفتهای خوب اخلاقی است، آنچه آرایش شده و زینت و زیور داده شده است

آرا :مخفف آراینده آرایشگر-زیور زینت

آراگل :آراینده گلها – زیبا کننده گلها

آرالیا انگلیسی نام عمومی گروهی از گیاهان علفی، درختی، و درختچه ای که بعضی از آنها زینتی اند

آرامدخت :دختر آرام دختر ساکت دختر با وقار

آرتمیس یونانی در اساطیر یونان، خدای شکار و خواهر دوقلوی آپولون – همچنین نام شیرزنی که فرمانده نیروی دریایی

آرزو :میل و اشتیاق برای رسیدن به مراد یا مقصودی معمولاً مطلوب، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر سرو پادشاه

آدنیس فنیقی آدونیس ، گلی به رنگ زرد و قرمز که فقط هنگام تابش خورشید باز می شود

آرتیستون :نام دختر کوروش پادشاه هخامنشی

آرمتی :فروتنی، پاکی، فرشته محبت، فرشته نگهبان زمین

آرمیتا اوستایی-پهلوی الهه نعمت – آرامش یافته

آرمیندخت :دختر آرمین

آرمینه ارمنی ارمنی، دختر ارمنی

آریادخت :دختر آریایی – دختر ایرانی

آریانا :نامی که جغرافی دانان یونانی به قسمتی از ایران یعنی سرزمین آریایی ها داده بودند

آریاناز :موجب فخر و مباهات قوم آریایی

آریانوش :شادکننده و خوشحال کننده آریاییان

آریژه :نام شهری در زمان اسکندر

آرینا کردی آریایی نژاد – از نسل آریایی

آریندخت :دختر آریایی – دختر ایرانی

آزاددخت :دختر آزاده ، نام همسر شاپور اول پادشاه ساسانی

آزاده :عاری از صفات ناپسند اخلاقی،رها ، وارسته،از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر رومی بهرام گور پادشاه ساسانی

آزاله فرانسه گلی خوشبو که معمولاً به شکل قیف یا زنگوله است و به رنگهای سفید، صورتی، زرد، قرمز، و ارغوانی دیده می

شود

آزالیا انگلیسی گلی خوشبو که معمولاً به شکل قیف یا زنگوله است و به رنگهای سفید، صورتی، زرد، قرمز، و ارغوانی دیده می

شود

آزرم :شرم وحیا،ملایمت، مهربانی،از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر خسروپرویز پادشاه ساسانی

آزرمخاتون :آزرم + خاتون ،بانوی با حیا

آزرمدخت :دختر با حیا

آزرمیدخت :دختر پرویزبن هرمزبن انوشیروان معروف به عادله که ? ماه زمام حکومت را در اختیار داشت، دختر باحیا

آزرمیدخت :آذرم + ی نسبت + دخت، دختر با حیا دختر سنگین و با وجاهت-نام دختر پرویز نوه انوشیروان که ? ماه بر

ایران فرمانروایی کرد

آزیتا فارسی

آسا :زیور مایه زیبایی و آرایش – وقار و ثبات و تمکین و آسودگی

آسادخت :دختر زیبا،دختر آرام،دختر با وقار

آسمان :فضای بالای سر ما که آبی رنگ به نظر می رسد، نام روز بیست وهفتم از هر ماه شمسی در ایران قدیم،نام کوهی

در نزدیکی بندر نخیلو در ساحل خلیج فارس

آسمانهور :خورشید آسمان،کنایه از فردی که زیباییش نظیر ندارد

آسو  : (کردی) شفق،هنگام طلوع خورشید،همچنین نام شرابی مست کننده که از قند سیاه درست می کنند،نام محلی در

مسیرلار به لنگه

آسیمن اوستایی-پهلوی سیمین، نقره فام

آشتی :دوستی و پیوند دوباره بعد از رنجش و آزردگی، سازش و صلح

آشنا :آن که او را می شناسیم، آن که یا آنچه به ذهن و خاطر می آوریم، آگاه به چیزی یا امری، عاشق، دلداده

آشورینا آشوری منسوب به آشور،برهم زننده،تغییر دهنده، نام دومین فرزند سام که نینوا را بنا نهاد

آفاق عربی افقها،عالم آسمان،زمانه روزگار، نام همسر نظامی گنجوی

آفت عربی بلا، بلیه، کنایه از زیبایی و عشوه گری

آفتاب :مرکب ازآف(مهر،خور) + تاب(فروغ،نور)، نوری که از خورشید به زمین می تابد،کنایه از زیبایی و خیره کنندهگی

آفتابدخت :دختر آفتاب، دختر خورشید،کنایه از زیبایی و خیره کنندگی

آفرین :هنگام تحسین و تشویق به کار می رود، مرحبا، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نامها می آید و نام

آفریندخت :مرکب از آفرین( واژه تحسین) + دخت ( دختر)،دختر تحسین برانگیز،دختری که تمام خوبی ها را دارد ۰

آفرینگل :مرکب از آفرین(واژه تحسین) + گل،گل تحسین برانگیز کنایه از دختر بسیار زیبا

آفرینماه :مرکب از آفرین(واژه تحسین) + ماه(قمر)،ماه تحسین برانگیز کنایه از دختری که زیباییش مانند ماه است

آفرینمهر :مرکب از آفرین(واژه تحسین) + مهر (محبت یا خورشید)،کسی که از زیبایی مانند خورشید است یا بسیار با

محبت

آفرینناز :مرکب از آفرین(وازه تحسین) + ناز(کرشمه، غمزه)،دختری که بسیار ناز داردکنایه از دختر زیبا و طناز

آفریننوش :شنونده آفرین،کسی که تحسین همه را بر می انگیزاند

آفسانه :افسانه،داستان،خیال،مشهور،کسی که بحدی زیبا ست که خیالی به نظر می آید

آفشید :خورشید، روشنایی آفتاب

آگاهدخت :دختر آگاه، دختر مطلع،بانوی باخبر

آگرین کردی آتشین، به رنگ آتش

آلا :پروا احتیاط

آلاگل فارسی,ترکی آلا( ترکی) + گل (فارسی) ، گل رنگی، نام بزرگترین تالاب جهان واقع در شمال آق قلا که در این اواخر نابود شده

آلاله :شقایق،گلی به رنگ زرد سفید یا قرمز که انواع گوناگون خودرو و زینتی دارد

آلاوه :آتشدان،شعله آتش،جایی که در آن آتش روشن می کنند

آلتنای ترکی زر، طلای ناب

آلتون ترکی آلتنای،زر، طلای ناب

آلتینگلین ترکی عروس طلایی

آلکا هردو :در گویش سمنان نام امامزاده ای

آلما ترکی سیب، کنایه از زیبایی

آلماز ترکی از اعلام زنان

آلنوش ارمنی عروس جاودانی دریا، دختر زیبا و دلربا

آلوگونه :نام همسر اردشیر اول پادشاه هخامنشی، کسی که سرخی گونه هایش به آلو می ماند،دختر زیبا و به اصطلاح

سرخ و سفید

آلیس فرانسه بانوی نجیب زاده ، دختر اصیل ، خانم با اصل و نسب

آلیش ترکی شعله، شعله گیر

آلیشان هردو ترکی شعله ور

آماتیس یونانی نوعی کوارتز شفاف به رنگ بنفش یا صورتی که در جواهرسازی به کار می رود

آمال عربی آرزوها،خواسته ها،دوست داشتنی ها

آمستریس :نام مادر اردشیر دراز دست پادشاه هخامنشی

آمنه عربی نام مادر پیامبر(ص)،مونث آمن به معنای بانوی نترس،زن دلیر،خانم استوار

آمیتیدا :نام دختر آستیاک، همسر کوروش پادشاه هخامنشی

آمیتیس :نام دختر خشایار پادشاه هخامنشی

آمین هردو عبری قبول کن،بپذیر،چنین باشد

آن :سبب علت دلیل،قصد عزم عقیده

آنا ترکی مادر

آنا عبری دوست داشتنی ظریف خوش اندام،برانگیزاننده لطف و محبت

آنالی ترکی برخوردار از محبت مادر، کنایه از نور چشمی مادر

آناهیتا :ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزه ای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف شده

است

آناهید :آناهیتا،ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزه ای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف

شده است

آندیا بابلی نام همسر بابلی اردشیر درازدست پادشاه هخامنشی

آنسه عربی انس گیرنده ، مانوس ، خو گیرنده ، همنشین نیکو

آنو بابلی در دین بابلی، نام خدای آسمان

آنوش ارمنی از پایتختهای قدیم ارمنستان

آنیا اسپانیایی

آنیتا :انیبا،در زبان زندوپازند نام درخت مورد است

آنیتا :آناهیتا،ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزه ای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف

شده است

آوا :صدایی که به آواز خوانده می شود یا از آلات موسیقی به گوش می رسد

آوات کردی آرزو،خواسته

آوادان ترکی زیبا، قشنگ

آوادخت :مرکب از آوا ( آواز) + دخت ( دختر)،دختر آوازه خوان ، بانوی خوش صدا

آوادیس :مرکب از آوا ( آواز) + دیس ( مانند)،کنایه از کسی که دلنشین است یا صدای دلنشینی دارد

آوانوش :شنونده آوا

آوشن :آویشن، گیاهی علفی و معطر از خانواده نعناع با شاخه های فراوان و گلهای سفید یا صورتی

آون :آونگ، نام رشته ای که خوشه انگور و بعضی میوه ها را به آن می بندند، آویزان، آویخته

آونگ :نام رشته ای که خوشه انگور و بعضی میوه ها را به آن می بندند، آویزان، آویخته

آویده :مشتاق، خواهان

آویز

آی ترکی ماه

:گلی زینتی به شکل زنگوله و قرمز رنگ، هر چیز کوچک و قیمتی که به عنوان گردنبند، گوشواره، دستبند می

آویزند

آوین کردی عشق

آهار :گلی مرکب با گل برگهای پیوسته به رنگهای سفید، قرمز، نارنجی، صورتی، یا دو رنگ که انواع گوناگون کم پر و

پرپر دارد

آهنگ :قطعه موسیقی، اراده، قصد

آهو :جانور معروف که نام دیگر آن غزال است، آهو به زیبایی چشم و خرامش در رفتار شهرت دارد

آهید :در گویش فارس آهوی صحرایی

 

 

ارزنده :محترم، دارای احترام

ارزینه :ارزنده، گرانبها

ارسا :ارس

ارسان :نام همسر نرسی پادشاه ساسانی

ارشا :از نام های ایران باستان

ارشامه :آرشامه

ارشین :با فتح (الف) و کسر (ر)- نام یکی از شاهدختهای هخامنشی-مرکب از ارش به معنای عاقل و زیرک + ین

پسوندتفضیلی – به معنی عاقلترین هوشمند ترین

ارغون یونانی مخفف ارغنون(نام سازی است )

ارکیده :گلی با رنگهای درخشان که یک گل برگ آن از دو گل برگ دیگرش بزرگتر است

ارم :نام دختر گودرز و همسر رستم پهلوان شاهنامه

ارمغان ترکی رهاورد، سوغات، هدیه

ارمیتا :آرمیتا،الهه نعمت،راحتی و آرامش

اروس اوستایی-پهلوی سفید ، درخشان، زیبا

اروس فرانسه در اساطیر یونان، خدای عشق

اریحا عبری مکان خوشبو، نام شهری قدیمی در فلسطین، گلی که شکوفه آن چلیپا شکل است

اریدیس ترکی به ضم الف)نام همسر ارفاوس، شاعر و موسیقی دان ترکیه-در افسانه ها آمده است که اریدیس فرشته ای بود)

که معشوقه ارفاوس بود

اریکا :نام روستایی در استان مازندران

اسپنوی :از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر تژاو تورانی در زمان کیخسرو پادشاه کیانی

استاتیرا :همسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی

استر عبری ستاره، همسر یهودی خشایار پادشاه هخامنشی

اسرا :در گویش سمنان اشک

اسما عربی جمع اسم، نامها، نام دختر ابومسلم خراسانی

اشک :آبی که از چشم می ریزد

اطلس یونانی پارچه ابریشمی، دیبا

اطلسی یونانی,:اطلس(معرب) + ی (فارسی) گلی شیپوری و خوشبو به رنگهای سفید، صورتی، ارغوانی، یا سرخ

اعظم عربی بزرگوارتر، بزرگ تر

افرا :درختی که برگهای پنجه ای و میوه بالدار دارد

افروز :ریشه افرختن

افرینا :نام دختر سیامک پیشدادی

افسانه :داستانی که بر اساس تخیل ساخته شده – زیبا

افسر :کلاه پادشاهی، تاج

افسرخاتون :افسر(فارسی) + خاتون(فارسی)، تاج بانو ، سر آمد همه زنان

افسردخت :افسر( تاج) + دخت ( دختر)سرآمد همه دختران

افسون :سحرانگیزی، جاذبه

افشان :آشفته و پریشان(در مورد زلف به کار می رود)، ریشه افشاندن

افشید :روشنایی خورشید

افشین :نام سردار معروف معتصم خلیفه عباسی،تون اپ ????

افق عربی خطی که در محل تقاطع زمین و آسمان به نظر می رسد

اقاقی یونانی اقاقیا،درختی زینتی که گلهای سفید خوشه ای ومعطر دارد

اقاقیا یونانی درختی زینتی که گلهای سفید خوشه ای ومعطر دارد

اقبال هردو عربی خوشبختی، سعادت، در باور مردم آنچه باعث خوشبختی شود، بخت

اقدس عربی پاک تر، مقدس تر

اقلیما یونانی نام دختر آدم(ع)

اقلیمیا یونانی اقلیما،نام دختر آدم(ع)

اکرم عربی بزرگوار، گرامی

اکلیل عربی تاج

الاهه عربی الهه

السا :نان خواه – دانه ای خوشبو که بر روی خمیر نان می پاشند و در درمان نیش عقرب مفید است

الکا ترکی سرزمین، ناحیه

المیرا فارسی,ترکی ال (ترکی) + میرا (فارسی)، ایل میرا فدایی ایل

النا یونانی نورانی

الناز فارسی,ترکی ال (ترکی) + ناز (فارسی)، ایل ناز موجب نازش ایل

الوا :ستاره

الهام عربی فکری که به طور ناگهانی در ذهن پیدا می شود

الهه عربی در اعتقادات قدیم، نیمه خدایی که نماینده انواع خاص بوده و به صورت زنی تجسم می شده است

الیکا :نام روستایی در مازندران

الینا :نام روستایی در نزدیکی رودیار

امالبنین عربی نام همسر علی(ع) و مادر عباس(ع)

امیتیس :آمیتیس، نام دختر خشایار پادشاه هخامنشی

امیده :امید

امیرا عربی,:امیر(عربی) + ا (فارسی) امیره

امیردخت عربی,:دختر پادشاه، شاهدخت

امیره عربی مؤنث امیر

امیندخت عربی,:امین (عربی) + دخت (فارسی) دختر امین، دختر درستکار

امینه عربی مؤنث امین

انار :میوه ای خوراکی با دانه های قرمز یا سفید فراوان و مزه ترش یا شیرین

انارگل :گل انار

اندیشه :آنچه حاصل اندیشیدن است، فکر

انسیه عربی مونث انسی، مربوط به انس، انسانی

انگیزه :آنچه یا آن که کسی را وادار به کار کند، محرک، باعث

انوشا :صورتی از نغوشا، پیرو مانی

انوشک :نام زنی در زمان ساسانیان

انوشکزاد :انوش زاد

انوشه :جاودان، شادمان، خوشحال، از شخصیتهای شاهنامه، نام شاهزاده ای ساسانی در تیسفون و نام دختر نرسی،نام

انوشهدخت :دختر جاویدان، دختر شادمان

انوشهروان :انوشیروان،دارای روان جاوید ، نام یکی از پادشاهان نامدار ساسانی ملقب به دادگر، پیامبر(ص) در زمان این

پادشاه متولد شد

انیبا :انیتا،در زبان زندوپازند نام درخت مورد است

انیتا :انیبا،در زبان زندوپازند نام درخت مورد است

انیس عربی همدم

انیسه عربی همدم

اوران :در گویش سیستان

اورانوس فرانسه نام هفتمین سیاره منظومه شمسی

اورنینا یونانی ربه النوع فراوانی نعمت

اورینا یونانی در اساطیر یونان، الهه آسمانها و حامی عشق آسمانی

اولدوز ترکی ستاره

ایده فرانسه فکر و اندیشه، رأی

ایران اوستایی-پهلوی مکان آریائیان، نام کشور باستانی ما، از نظر لغوی هم ریشه با کلمه آریا و ایرج

ایرانا :مرکب از ایران + الف اطلاق

ایراندخت :دختر ایران، نام همسر فریدون پادشاه پیشدادی

ایرانشید :خورشید ایران

ایرانمهر :خورشید ایران

ایرانناز :موجب فخر و مباهات ایران

ایرانه :منسوب به ایران

ایرن :نام ملکه روم شرقی

ایزدچهر :دارای چهره ای چون فرشتگان

ایسیه عبری آسیه

ایلناز فارسی,ترکی ایل (ترکی)+ناز(فارسی)،مایه ناز ایل، الناز

ایما عربی اشاره

ایمنه عربی آمنه

ایواز :آراسته و پیراسته

اشتار آشوری الهه عشق و برکت

 

 

اسم دختر ایرانی با حرف ب :

باستیان : بردبار ، شکیبا
بانو : خانم، کلمه احترام درباره بانوان
بانو گشسب : نام دختر رستم زال ، زن گیو و مادر بیژن
بردبار : شکیبا، با حوصله
برسومه : برسم، شاخه‌های گیاه
برنا : جوان ، خوش اندام
برومند : خوش قامت،نام مادر بابک خرمدین
بلوت : درخت سودبخش
بنفشه : نام گلی است
به آفرید : نام دختر کی گشتاسب
به نگار : خوب چهره، نیکو صورت
به‌آفرین : نیک آفریده شده
بهار : نخستین فصل سال
بهاره : از آن بهار
بهدخت : نیک ترین دوشیزه
بهرخ : نیک چهره
بهرو : نیکو چهره
بهشت : پردیس، بهترین
بهگل : نیکوترین گل
بهناز : از نام های برگزیده
بهنوش : نیکوترین نوشیدنی
بهین : بهترین ، نیکوترین
بوته : گیاه، ساقه جوان
بوختار : از نام های برگزیده
بوستان : باغ پر گل
بی تا : یکتا، بی‌مانند
بیدار : هشیار و سرزنده
بینا : روشن، دل آگاه

برسین: دختر داریوش سوم که اسکندر با او ازدواج کرد
بهنوش: خوش مشرب – مطبوع – دلپذیر
بهشید: نامی ایرانی به معنی بهترین روشنایی
بیتا: زیبا و خوش چهره

برسین: زن ایرانی اسکندر گجستک

بینا: دانا و بیننده
دینا: نامی ایرانی

 

اسم دختر ایرانی با حرف پ :

پرشه جرقه – دختر ایرانی
پروشات: همسر داریوش دوم

پاداش : پاداش
پارمیدا : از نام های برگزیده
پارمیس : نام دختر بردیا پسر کورش بزرگ
پارند : نیک بختی و فرارونی. نگهبان گنج و خواسته
پاک سیما : از نام های برگزیده
پاکبانو : آناهیتا، بانوی پاک
پاکچهر : خوش صورت
پاکدل : پاکیزه دل، دلپاک، خوش قلب
پاکرخ : از نام های برگزیده
پاکروز : از نام های برگزیده
پاکروی : از نام های برگزیده
پاکفر : از نام های برگزیده
پاکناز : از نام های برگزیده
پاکیزه : بدون آلودگی، پاک
پانته‌آ : پایدار، نام زن آریاسب، سردار نامدار کوروش بزرگ
پرتو : فروغ، روشنایی
پرخیده : سخن سربسته
پردیس : باغ بهشت
پرشت : پر آرزو
پرند : پارچه ابریشمی
پرنیان : حریر ، دیبا
پروانه : از نام های برگزیده
پروین : نام ستاره‌ای
پری : زن زیبا
پری بانو : از نام های برگزیده
پری سیما : زیبا روی
پریچهر : پری رخسار، خوشگل، زیبا روی
پریدخت : از نام های برگزیده
پریدخت : از نام های برگزیده
پریرخ : پری رو، پری رخسار، خوبروی
پریروی : خوشگل، زیبا رو
پریزاد : فرزند پری، فرزند زیبا
پریسا : مانند پری
پریسان : از نام های برگزیده
پریفام : زیبا چهره
پریگون : مانند پری
پریماه : از نام های برگزیده
پریمرز : از نام های برگزیده
پریناز : از نام های برگزیده
پریوش : پری مانند
پگاه : سحر، بامداد
پوپک : پرنده‌ای است، هدهد
پودینه : پونه
پوران : از نام های برگزیده
پوروچیستا : نام کوچکترین دختر اشوزرتشت
پونه : بوته و گلی خوشبو
پیراسته : با نظم، با آرایش
پیرایه : آراسته، آرایش
پیروزه : از سنگ های قیمتی

پانته: آ شاهزاده ای که اسیر کورش بزرگ شد
پریسا:تیس همسر داریوش دوم و نام شاهزادگان
پارمیس: دختر ارشد کورش بزرگ

پارمیس: دختر بردیا – نوه کورش بزرگ
پروشات: در اوستایی به معنی بسیار شاد
پریزاد: زن داریوش دوم هخامنشی
پورچیستا: پردانش-دختر زرتشت-زن جاماسب

پریوش: پریزاد – پریسا – پریداد – پری تن

پُرشاد :خواهر داریوش سوم هخامنشی
پری: ویس دختری در ویس و رامین

پردیس: باغ و بهشت – واژه پارادیز انگلیسی از همین است

اسم دختر ایرانی با حرف ت :

تارا :ستاره
تناز: مادر لهراسب – دختر آرش کمانگیر

تینا: عاشق نوازش

توشنامئیتی: فرشته مهر و دوستی
تیتک: از نامهای زرتشتیان امروزی

تابان : نورانی، فروغمند
تابانروی : از نام های برگزیده
تابانمهر : از نام های برگزیده
تابش : نورافشان
تابناک : پرتو، نورانی
تابنده : تابیدن
تازه : جدید، پرتراوت، لطیف
تاژ : لطیف و نازک
تخشک : خوبرو و زیبا
تذرو : نام دختر داریوش سوم هخامنشی
ترانه : تر و تازه، لطیف، نرم
ترگل : گل تازه
تُرنج : نام میوه ای است
ترنگ : آواز تارهای ساز
تَرَنُم : آواز خوش
تریتی : نام دختر میانه اشوزرتشت
تشتر : نام ستاره تیر. نگهبان باران
تکاو : نام یکی از آهنگ های نامی باربد
تمیس : گیاهی بالا رونده
تناز : نام مادر لهراسب. دختر آرش
تنبور : نوعی ساز، دنبره
تَندُر : بلبل
تندیس : پیکره، تصویر
تِهرت : نام دختر میانه اشوزرتشت
تهمینه : زن رستم و مادر سهراب
توران : از نام های برگزیده
تورانبانو : از نام های برگزیده
توراندخت : از نام های برگزیده
تِیتَک : شبکیه چشم به زبان پهلوی
تیهو : پرنده‌ای خوش رنگ

اسم دختر ایرانی با حرف ج :
جام : پیاله، ساغر
جانانه : دوست داشتنی
جانمهر : از نام های برگزیده
جر یره : زن سیاوخش، مادر فرود
جوانه : جوان، جوانی،رویش

اسم دختر ایرانی با حرف چ :

چام : ناز و عشوه
چشمه : آب طبیعی از کوه
چکاو : نام پرنده ای خوش آواز
چکاوک : آهنگی از موسیقی ایرانی
چَمان : خرامان
چهرزاد : از نام های برگزیده
چیترا : از نام های برگزیده
چیستا : دانش و دانایی . نام جوانترین دختر اشوزرتشت ، ایزد دانش
چیستی : دانش و آگاهی

چیستا: زنی که دارای مقام روحانی و مقدس در ایران بوده

چیستا: فرشته دانش و خرد

 

اسم دختر ایرانی با حرف خ :

خاور : جای خورشید یا سرزدن خورشید
خجسته : شادباش، مبارک
خجیر : زیبا روی و پسندیده
خرامان : با ناز و وقار راه رفتن
خرم چهر : از نام های برگزیده
خرمدل : خوشدل، خوشحال، شادمان
خندان : خندیدن، با لبخند
خوب چهر : از نام های برگزیده
خوبرخ : از نام های برگزیده
خوبروی : از نام های برگزیده
خوردخت : از نام های برگزیده
خورزاد : از نام های برگزیده
خورشاد : از نام های برگزیده
خورشید : هور، هور شید
خورشید چهر : از نام های برگزیده
خُوروَش : همانند خورشید
خوشبوی : از نام های برگزیده
خوشچهر : نیکو روی
خوشخو : نیک رفتار، با صفا
خوشدل : شاد، شادمان، خوشنود، خوشحال
خوشروی : خوشرو، خوش صورت، خوشگل
خوشگو : خوش سخن
خوشنوا : خوش آواز، خوش آهنگ
خوشه : چند دانه که در کنار هم آویزان باشند

اسم دختر ایرانی با حرف د :

دُخمل : از نام های برگزیده
دراج : نام پرنده‌ای است
دُرافشان : روشن، تابان ، شیرین سخن
درخشان : درخشنده، روشنایی دهنده
دُردانه : دانه در، مروارید بزرگ
درسا : از نام های برگزیده
درمان : چاره
دِرمنَه : گیاهی خوشبو
دُرنا : نام پرنده ای است
دریا : از نام های برگزیده
دَستنبو : میوه ای خوشبو
دُغدو : نام مادر اشوزرتشت
دل آرا : مایه نشاط و خرمی
دل آرام : آرامش دهنده دل
دل آشوب : از نام های برگزیده
دل افروز : روشن کننده دل
دل انگیز : نشاط آور
دلاویز : دلپسند، مرغوب، دلخواه
دلبر : یار و معشوق
دلپذیر : دلخواه, پسندیده
دلپسند : پسندیده، مرغوب
دلجو : نوازش کننده
دلخوش : خوشدل، خوشحال ،شادمان
دلدار : دلبر, معشوق, دلیر, دلاور, شجاع
دلشاد : خوشحال ، شادمان
دلکش : دلربا, دلپذیر, دلفریب
دلگرم : خشنود، امیدوار
دلنواز : دلارام, دلجو, دلپذیر
دمساز : همدم، همراز، هم صحبت
دنبره : نوعی ساز، تنبور
دنیا : گیتی ،جهان
دیبا : نوعی پارچه ابریشمی
دیبارخ : از نام های برگزیده
دینا : از نام های برگزیده
دیناز : از نام های برگزیده

دل آسا :نامی ایرانی
درسا: همچون مروارید

داماسپیا: شهبانوی اردشیر یکم

اسم دختر ایرانی با حرف ر :

رادنوش : از نام های برگزیده
رازمهر : از نام های برگزیده
رازیانه : گیاهی خوشبو
رام افزون : شادی افزون ،آرامش بخش
رام دخت : از نام های برگزیده
رامش : خوشی
رامک : آرامش دهنده
رایکا : پسندیده و دوست داشتنی
رایومند : دارنده فروغ و شکوه
رخسار : روی، چهره، صورت ، سیما
رخشا : رخشان، درخشان
رخشانه : رخشان و درخشنده
رخشنده : درخشان ، نورانی
ردیمه : نام زن کمبوجیه و دختر هوتن
رسا : بالغ، بلند
رَسابانو : از نام های برگزیده
رَسادخت : از نام های برگزیده
رُکسانا : نام دختر داریوش سوم هخامنشی
رودابه : فرزند تابان و مادر رستم دستان
روژین : سرخ فام
روشنک : دختر دارا
روناک : روشنایی
رویا : خاطره‌های شیرین
ریواس : گیاهی با شاخه‌های سپید

رُدگون مادر داریوش اول – پرنس در اشکانیان

رائیکا :پسندیده و دوست داشتنی
رادنوش: بانوی شهرین

ردیمه: همسر کمبوجبه – شاهزادگان هخامنشی
رکسانا: دختر داریوش دوم

رائیک: پسندیده و دوست داشتنی
راتا: فرشته بخشش و مهربانی در وندیداد

اسم دختر ایرانی با حرف ز :

زادمهر : برآمده از روشنایی
زرافشان : افشاننده سیم و زر
زراندام : از نام های برگزیده
زربانو : نام دختر رستم و خواهر بانو گشتاسب
زرستان : نام دختر ارجاسب
زرشام : نام دختری از خاندان جمشید
زرگیس : از نام های برگزیده
زرگیسو : از نام های برگزیده
زرمان : زرمانند و بسیار زیبا
زرنگار : از نام های برگزیده
زری : منسوب به زر، زر دار
زرین : طلایی
زرین بانو : از نام های برگزیده
زرین چهر : از نام های برگزیده
زرین چهر: : از نام های برگزیده
زُمرد : گوهر، از سنگ های قیمتی
زیبا : خوبروی، خوش چهره
زیبا دخت : از نام های برگزیده
زیباچهر : خوش رو
زیبارخ : از نام های برگزیده
زیباروی : از نام های برگزیده
زیبنده : شایسته، سزاوار
زیور : آرایش، پیرایه

 

اسم دختر ایرانی با حرف ژ :

ژاله : شبنم
ژیان چهر : از نام های برگزیده
ژیان دخت : از نام های برگزیده

 

خرید سی دی اسم های ایرانی

اسم دختر ایرانی با حرف س :

ساحل : از نام های برگزیده
سارا : از نام های برگزیده
ساغر : جام و پیمانه
سالمه : سالومه
سالومه : حساب سال و ماه
ساویس : با ارزش، گرانمایه
سایه : از نام های برگزیده
سپیتا : سفیدترین و پاکترین
سپیته : سپید و درخشان
سپیده : آغاز بامداد
ستاره : اختر،کوکب
ستی : بانو، خانم، کلمه احترام
سداب : نام گیاهی است
سرور : شادمانی
سَروَر : رییس ، پیشوا
سمن : نام گلی است ، یاسمین
سمن ناز : نام دختر کورنگ
سمنبر : لطیف، سفید و خوشبو
سمنزار : بوستان یاسمن
سمیرا : از نام های برگزیده
سنبل : نام گلی است
سهی : راست، نام زن ایرج
سودابه : نام زن کیکاووس
سوزان : نام زن رامشگر تورانی
سوسن : نام گلی خوشبو
سوگل : از نام های برگزید
سوگند : از نام های برگزیده
سیما : روی ، چهره ،صورت
سیمبر : دارنده اندام سفید
سیمروی : سپیدروی
سیمگون : نقره فام
سیمین : نقره فام، سفید
سیمین چهر : سپیدروی
سیمین دخت : ازنام های برگزیده
سیمین رخ : از نام های برگزیده
سیندخت : نام دختر مهراب، پادشاه کابل

ساینا: سیمرغ

سپاکو: همسر مهرداد چوپان که کوروش بزرگ را پرورش داد
سَتوِش: ستاره باران در زبان پهلوی
سریرا :زیبا – خوش چهره
سندوس: خواهر خشایارشاه
سی سی: کام کامروا – مادر داریوش سوم – دختر اُستان برادر اردشیر دوم
سیندخت: دختر مهراب پادشاه کابل

سپاکو: زن مهرداد چوپان که کورش بزرگ را تربیت کرد

سپنتا: مقدس ایرانی

اسم دختر ایرانی با حرف ش :

شاد آفرید : از نام های برگزیده
شاداب : تر و تازه، خرم – نام سخنوری بوده است
شادبانو : از نام های برگزیده
شادپری : از نام های برگزیده
شاددل : از نام های برگزیده
شادروز : نیک روز، خوشبخت
شادروی : از نام های برگزیده
شادکام : شادمان، کامران، کامروا
شادمان : خوش، مسرور
شادمهر : از نام های برگزیده
شادی : سرور و شادمانی ، خوشی
شادی آور : از نام های برگزیده
شادی افزا : افزاینده شادی و نشاط
شاهدخت : از نام های برگزیده
شاهرو : از نام های برگزیده
شایسته : با ارزش ، سزاوار
شب بو : نام گلی است
شبنم : ژاله
شراره : جرقه، ریزش آتش
شرمین : از نام های برگزیده
شکربانو : از نام های برگزیده
شکرناز : از نام های برگزیده
شکفته : از نام های برگزیده
شکوفه : گل‌های رنگارنگ میوه
شکوه : بلندجایگاه، با عظمت
شگون : خجستگی، با شانس
شنایا : همه چیز دان
شهربانو : نام زن رستم
شهرخ : از نام های برگزیده
شهردخت : از نام های برگزیده
شهرزاد : از نام های برگزیده
شهرناز : نام خواهر جمشید
شهرنواز : خواهر شاه جمشید پیشدادی
شهرو : نام مادر برزویه پزشک
شهرود : نام زن سهراب ومادر یرزو
شهگل : از نام های برگزیده
شهلا : از نام های برگزیده
شهناز : از نام های برگزیده
شهنواز : از نام های برگزیده
شهین : از نام های برگزیده
شهین بانو : از نام های برگزیده
شورانگیز : از نام های برگزیده
شیدا : شیفته
شیدبانو : از نام های برگزیده
شیددخت : از نام های برگزیده
شیدرخ : از نام های برگزیده
شیرین : مزه شادکامی
شیرین گل : از نام های برگزیده
شیفته : عاشق، مجنون
شیوا : رسا و بلند و کشیده

شراره :از نامهای رایج امروزی
شاهیده: پارسا – پرهیزکار
شیددخت: دختر روشنایی و نور

 

 

 

 

اسم دختر ایرانی با حرف ف :
فایدیم : گل نیلوفر، نام همسر داریوش، دختر هوتن
فراتاگون : نام دختر آرتان، برادر داریوش بزرگ
فرانک : نام مادر شاه فریدون
فرخ ناز : از نام های برگزیده
فرخنده : مبارک، پرارج
فردخت : از نام های برگزیده
فرزان : از نام های برگزیده
فرزانه : گرامی، ارجمند
فرسیما : از نام های برگزیده
فرشته : از نام های برگزیده
فرگون : مانند روشنایی
فرمهر : از نام های برگزیده
فرناز : از نام های برگزیده
فرنگیس : نام دختر افراسیاب، زن سیاوش، مادر شاه کیخسرو کیانی
فرنوش : از نام های برگزیده
فرنی : بسیار ، افزون و فروزان
فروردین : نخستین ماه هر سال
فروزان : نورانی، شعله ور
فروزش : روشن
فروزنده : از نام های برگزیده
فروغ : روشنایی، تابش
فروغبانو : از نام های برگزیده
فریبا : فریبنده
فریماه : از نام های برگزیده
فرین : نام یکی از دختران اشوزرتشت
فریناز : از نام‌های برگزیده
فلامک : الماس گلی رنگ
فیروزه : نگین انگشتر

فرنو: مادر بزرگ اشو زرتشت
فرگون: نام زنان در ایران باستان

 

اسم دختر ایرانی با حرف ک :
کاساندان : نام زن کوروش بزرگ و مادر کمبوجیه
کامدل : از نام های برگزیده
کامروا : خوشبخت، خرسند
کاویش : پیمانه شیر
کبیتا : نوعی شیرینی
کتایون : نام زن کی گشتاسب در شاهنامه
کشور : از نام های برگزیده
کشوربانو : از نام های برگزیده
کُنیا : دختری که ازدواج نکرده است
کی بانو : از نام های برگزیده
کی دخت : از نام های برگزیده
کیارنگ : از نام های برگزیده
کیانا : طبیعت، اهل هرچیز
کیانبانو : از نام های برگزیده
کیاندخت : از نام های برگزیده
کیسر : از نام های برگزیده
کیمیا : کمیاب
کیوان بانو : از نام های برگزیده
کیوانچهر : از نام های برگزیده
کیواندخت : از نام های برگزیده
کیوانرخ : از نام های برگزیده
کیوانزاد : از نام های برگزیده

کاساندان: همسر کورش بزرگ
کیانا: برخواسته از نسل کیانیان

اسم دختر ایرانی با حرف گ :

گاتا : سرودهای جاودانه اشوزرتشت
گردآفرید : نام دختر گژدهم و یکی از بانوان پهلوان
گردیه : نام خواهر بهرام چوبینه و زن خسرو پرویز
گل آذین : طرز قرار گرفتن گل‌ها بر روی ساقه یا شاخه
گل آرا : از نام های برگزیده
گل آسا : ز نام های برگزیده
گل آفرید : از نام های برگزیده
گل آگین : از نام های برگزیده
گل آور : از نام های برگزیده
گل آویز : از نام های برگزیده
گل آیین : از نام های برگزیده
گل افروز : از نام های برگزیده
گل افسر : از نام های برگزیده
گل افشان : از نام های برگزیده
گل اندام : نازک بدن
گل برگ : برگ های رنگین گل و شکوفه
گل بیز : کلاله گل بیدمشک
گل پر : گیاهی خوشبو
گل پری : از نام های برگزیده
گل پونه : نام گلی همانند نعنا
گل پیکر : از نام های برگزیده
گل تن : از نام های برگزیده
گل چین : از نام های برگزیده
گل خند : از نام های برگزیده
گل دخت : از نام های برگزیده
گل دوست : دوستار گل، گل پسند
گل ربا : از نام های برگزیده
گل سان : از نام های برگزیده
گل سیما : از نام های برگزیده
گل شاد : از نام های برگزیده
گل فشان : از نام های برگزیده
گل گون : سرخ رنگ، برنگ گل
گل گونه : مانند گل، به رنگ گل
گل نوش : از نام های برگزیده
گل وش : از نام های برگزیده
گلاب : از نام های برگزیده
گلاله : از نام های برگزیده
گلباد : از نام های برگزیده
گلباش : از نام های برگزیده
گلبان : از نام های برگزیده
گلبانو : بانویی همانند گل
گلبن : از نام های برگزیده
گلبهار : از نام های برگزیده
گلبو : از نام های برگزیده
گلپاد : از نام های برگزیده
گلچهر : از نام های برگزیده
گلچهره : زیبا، دارای چهره‌ای چون گل
گلدسته : از نام های برگزیده
گلدیس : از نام های برگزیده
گلرخ : خوبرو، خوشگل
گلرخسار : زیبا، خوش چهره
گلرنگ : به رنگ گل
گلروی : خوشگل ، زیبا
گلریز : از نام های برگزیده
گلزاد : زادهگل
گلزار : گلستان ، محل رویش گل‌های فراوان
گلستان : از نام های برگزیده
گلشن : گلزار، گلستان
گلشید : از نام های برگزیده
گلفام : از نام های برگزیده
گلنار : از نام های برگزیده
گلناز : گل انار
گلناز : از نام های برگزیده
گلنام : از نام های برگزیده
گلنواز : از نام های برگزیده
گلی : از نام های برگزیده
گلی ناز : از نام های برگزیده
گهر : از نام های برگزیده
گهربانو : از نام های برگزیده
گهرچهر : از نام های برگزیده
گهردخت : از نام های برگزیده
گهرناز : از نام های برگزیده
گهرنگار : از نام های برگزیده
گوهر : جواهری با ارزش
گوهربانو : از نام های برگزیده
گوهرچهر : از نام های برگزیده
گوهردخت : از نام های برگزیده
گوهرزاد : از نام های برگزیده
گوهرسان : از نام های برگزیده
گوهرشاد : از نام های برگزیده
گوهرشید : از نام های برگزیده
گوهرفشان : از نام های برگزیده
گوهرناز : از نام های برگزیده
گیتی : جهان هستی
گیسو : زلف نگار
گیسیا : از نام های برگزیده

 

اسم دختر ایرانی با حرف ل :

لبینا: نام یکی از قسمتهای موسیقی کهن ایران
لیدا: مهسان – مهسیما – مهسو- مهرشید

لادن : نام گلی است
لاله : نام گلی است
لاله رو : از نام های برگزیده
لاله گون : از نام های برگزیده
لاله وش : از نام های برگزیده
لبخند : احساس شادی بر لبان
لَچَک : دستمال سه گوش
لیو : خورشید، آفتاب

 

خرید سی دی اسم های ایرانی

اسم دختر ایرانی با حرف م :

 

مهشید: مهسان – مهسیما – مهسو- مهرشید
ملیسا: مرهم – نام زنبور عسل در یونانی
ماندان: ماندانا: – مادر کورش بزرگ – همسر کمبوجیه اول
مرسده: ملکه در ایران
مارال : از نام‌های برگزیده
ماسیس : نام دختر سی زین از خاندان ایرانی سورن
مانترَه : سخن منش انگیز و مقدس
ماندانا : نام دختر پادشاه ماد و همسر کمبوجیه
ماه آفرید : نام زن ایرج مادر منوچهر
ماه بانو : از نام های برگزیده
ماه دیس : از نام های برگزیده
ماهرُخ : خوشگل، زیبا
ماهرو : از نام های برگزیده
ماهوار : مانند ماه
ماهوش : مانند ماه
مخمل : نوعی پارچه
مرجان : از گیاهان دریایی
مرمر : سنگ خوشرنگ و قیمتی
مروارید : گوهر باارزش دریایی
مژده : نوید ، خبر شادی
مژگان : چشم پوش
مَشیانه : نام نخستین زن(حوا)
منیژه : خواهر فرنگیس، دختر افراسیاب
مه پیکر : از نام های برگزیده
مه سیما : ماه رو, ماهرخ، زیبا
مهتاب : نور آرام ماه
مهدخت : از نام های برگزیده
مهر رخسار : از نام های برگزیده
مهرآگین : از نام های برگزیده
مهرآمیز : از نام های برگزیده
مهرآور : از نام های برگزیده
مهراسا : از نام های برگزیده
مهرافروز : از نام های برگزیده
مهرافزا : آنکه مهر و محبت بیفزاید
مهرافزون : از نام های برگزیده
مهرافشان : از نام های برگزیده
مهرانگیز : از نام های برگزیده
مهربانو : از نام های برگزیده
مهرچهر : از نام های برگزیده
مهرچین : از نام های برگزیده
مهرخ : از نام های برگزیده
مهرکیش : از نام های برگزیده
مهرناز : از نام های برگزیده
مهرنگار : از نام های برگزیده
مهرنواز : از نام های برگزیده
مهروی : از نام های برگزیده
مهری : از نام های برگزیده
مهسان : از نام های برگزیده
مهستی : بزرگترین ریشه
مهشید : مهتاب، روشنایی ماه
مهناز : از نام های برگزیده
مهوش : مانند ماه ، خوشگل
مهین : بزرگ، بزرگتر
مورد : نام درخت همیشه سبز
مُوژان : غنچه نرگس
میترا : مظهر دوستی و محبت و صلح وصفا و روشنایی
مینا : نام گلی است
مینو : جهان معنوی

ماندوی: شهبانوی اردشیر سوم شاه ارمنستان
مهدیس: از ماه دیس گرفته شده است به معنی گل چهره
مهرو :به معنی چهره ای همچون ماه
مهدخت: به معنی دختری همچون ماه
مهر آریا :مهر دختر آریایها
مهر آئین: کیش مهر ایرانی
میرتو :از زنان شاهنشاهان هخامنشی

اسم دختر ایرانی با حرف ن :

نازنوش: نامی ایرانی
نیسا: دختر یکی از شاهان پارتی
نیوشه: نیوشا:- گوش دهنده- نوشه
نوشا: پرنس در زمان ساسانیان

نارگل : گل سرخ انار
نارگون : همانند سرخی آتش
ناز : دوست داشتنی، نام گلی است
نازآفرید : از نام های برگزیده
نازآفرین : از نام های برگزیده
نازبانو : از نام های برگزیده
نازپرور : از نام های برگزیده
نازپری : از نام های برگزیده
نازمهر : از نام های برگزیده
نازنین : دارای ناز، نازک اندام
نازیاب : از نام های برگزیده
ناهید : آناهیتا، پاک بانو
نایریکا : از نام‌های برگزیده
نخستین : آغازین، اولین
نرگس : نام گلی است
نساک : نام زن سیامک، پسر کیومرس
نسترن : گلی سپید رنگ
نسرین : از نام های برگزیده
نسیم : هوای ملایم بامدادی
نکوزاد : از نام های برگزیده
نکویار : از نام های برگزیده
نگار : چهره زیبا
نگین : جواهر انگشتری
نورسته : جوانه تازه
نوشین : شیرین و گوارا
نوگل : از نام های برگزیده
نونهال : نهال تازه، درخت جوان
نیایش : نماز بردن
نیکچهر : از نام های برگزیده
نیکچهره : از نام های برگزیده
نیکدخت : از نام های برگزیده
نیکرخ : از نام های برگزیده
نیکروی : از نام های برگزیده
نیلوفر : نام گلی است
نینا : از نام‌های برگزیده
نیوشا : شنونده
نیسا: دختر مهرداد و خوهر میترادات اشکانی
نیشام: نام فرشته نگهبان آذرخش
نوشید: نام مادر مانی نقاش که خود را پیامبر نامید

نائیریکا: بانوان پارسا در دین زرتشتی
نوشید: مادر مانی نقاشی در دوره ساسانی
نِیشام: فرشته نگهبان آذرخش

اسم دختر ایرانی با حرف و :

واپسین : آخرین، بازپسین
واج : زمزمه
وارسته : آزاد
واژه : کلمه، لغت
وَرد : گل سرخ
وِستا : دانش
وهشتیه : نام شهبانوی خشایار شاه
وهوگون : خوشبو، معطر، خوشرنگ
ویدا : در اوستا به چم دانش و فرهنگ
ویس : نام دختر شاه غارن و شهبانو شهرو
ویستا : دانش و فرهنگ

ویرا: ویشکا- ویدا – ویستا

ورتا: نامی پهلوی به معنی گل
ویس: معشوقه رامین در دوره شاهنشاهی اشکانیان
وستا: پردانش – دختر پاکدامن و با اصل و نسب
ویدا: در اوستایی ویستا – پر دانش و فرهنگ

وانوشه: نام گل

اسم دختر ایرانی با حرف ه :

هاله : خرمن ماه
هدیه : پیشکشی
هلیله : نام درختی است
هما : مرغ خوش پرواز
هماچهر : از نام های برگزیده
همافر : از نام های برگزیده
همایون : فرخ، شادان
همدم : از نام های برگزیده
همراز : از نام های برگزیده
همساز : از نام های برگزیده
همگام : همراه، همسفر
هنگامه : وقت و زمان
هوآفرید : خوش ستوده، خوش آمرزیده
هوپاد : خوب نگهداری شده
هوداد : از نام های برگزیده
هور : خورشید
هورام : شاد، خنده رو
هوربانو : از نام های برگزیده
هورتن : از نام های برگزیده
هورچهر : از نام های برگزیده
هورداد : از نام های برگزیده
هوردخت : دختر خورشید
هورزاد : زاده خورشید
هورسان : مانند خورشید
هورشید : خورشید
هورفَر : از نام های برگزیده
هورمهر : از نام های برگزیده
هوروَش : از نام های برگزیده
هوزاد : خوب زاده، اصیل
هوزان : نرگس نوشکفته و نیک دان
هوشبام : سپیده دم
هوفر : نام خواهر یوئشتا
هوگون : خوب گون, خوش رنگ, ممتاز
هووَرشت : نیکوکار
هُووی : نام زن اشوزرتشت, دختر فرشوشتر

هورام: واژه ای پهلوی به معنی خوش رام – خنده رو

اسم دختر ایرانی با حرف ی :

یاس : نام گلی است
یاس رخ : از نام های برگزیده
یاس گل : از نام های برگزیده
یاسمن : نام گلی است
یاسمین : گل یاسمن
یگانه : بی همتا

یوتاب: خواهر آریوبرزن – زنی سردار در آذرآبادگان
یاسمین: پهلوی یاسمن – نوعی گل- دختری در ویس و رامین 


الف

آبادان : خرم و باصفا

آبتین : نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی

آبدوس : نام یکی از درباریان اردوان سوم اشکانی

آبستا : اوستا

آتروپات : نام والی آتروپاتن(آذرآبادگان)

آترین : نام پسر اوپدرم در زمان داریوش بزرگ

آتش : فروغ و روشنایی

آخشیج : نماد، عنصر

آدُر : آذر، آتش

آدُرباد : نام موبد موبدان دوران شاپور

آذر بُرزین : نام موبدی بوده

آذر بُرزین : نام موبدی بوده

آذرآیین : نام پسر آذرساسان

آذرافروز : نام پسر مهرنوش پسر اسفندیار

آذرباد : نام موبد موبدان روزگار شاپور دوم

آذربُد : نام پسر هومت که نوشتن نامه دینکرد را به انجام رساند

آذربود : موبدی در زمان یزدگرد

آذرپَژوه : پسر آذرآیین پسر گستهم نویسنده کتاب گلستان دانش

آذرپناه : نام یکی از ساتراپ آذرآبادگان

آذرخش : صاعقه، برق

آذرفر : در اوستا به دارنده فرآذر

آذرکیوان : از موبدان بزرگ شیراز در روزگار حافظ

آذرمهر : نام موبدی است در زمان کواد

آذرنوش : در اوستا به دوست‌دار فرهنگ

آذین : زیور، نام فرمانده لشکر بابک خرمدین

آراستی : نام عموی زرتشت و پدر میدیوماه

آرتمیس : نام فرمانده نیروی دریایی خشایارشاه از دودمان هخامنشیان

آرتین : نام هفتمین پادشاه ماد

آرش : پهلوان و یکی از بهترین تیراندازان ایرانی

آرمان : آرزو، خواسته

آرمین : آرامش، آسودگی

آریا : اصیل و آزاد ، فرمانده ارتش ایران در روزگار کورش

آریامن : نام فرمانده ناوگان خشایار شاه

آریامنش : نام پسر داریوش

آریامهر : دارنده مهر ایران

آرتاباز: از نامهای برگزیده

آریوبَرزَن : دلاور و پهلوان. سردار داریوش سوم

آزاد : نام بهدینی که در فروردین یشت ستوده شده

آزاد منش : راد، جوانمرد، دارنده خوی آزادگی

آزادمهر : از نام های برگزیده

آژمان : بی زمان

آسا : نام پدر بهمن که در چکامه از او یاد شده

آستیاک : نام چهارمین و آخرین پادشاه ماد

آونگ : آویخته، نگهدارنده

آویز : آویختن، نگهداری

آیریک : نام نیای یازدهم اشوزرتشت

اَبدَه : بی آغاز

اَبیش : بی رنج

اپرنگ : نام پسر سام

اَپروَند : دارنده بلندی و شکوه یا فرهمند

اَپروَیژ : پیروزمند و شکست ناپذیر . نام خسرو دوم پادشاه ساسانی

اَپیوه : نام پسر کیقباد نخستین پادشاه کیانی

اَترس : دلیر، بی ترس

اَرتان : راستگو. نام پسر ویشتاسب

ارج : ارزنده. نام یکی از نیاکان زرتشت

ارجاسب : اوستایی آن یعنی دارای اسبان پرارزش

ارجمند : با ارزش

ارد : نام چند پادشاه اشکانی و بزرگترین فیلسوف جهان امروز حکیم ارد بزرگ

اردشیر : نام پادشاه هخامنشی و ساسانی

اردلان : از واژه ارد ایرانی است

اردوان : در اوستا ، پشتیبان راستی و درستی است

ارژنگ : نام سالار مازندران

ارشا : راست و درست

ارشاسب : دارنده اسبهای نر

اَرشام : پسر عموی داریوش بزرگ

اَرشان : نام نیای داریوش بزرگ

ارشک : نام نخستین پادشاه اشکانی

اَرشَن : نام برادر کاووس

اروتَدنر : نام پسر میانی اشوزرتشت. فرمان گذار

اروَند : شریف- نجیب. نام پدر لهراسب

اُزیرن : گاه پسین

اسپاد : دارنده سپاه نیرومند

اسپنتمان : نام خانوادگی و یکی از نیاکان اشوزرتشت

اسپهبُد : نام پدر بزرگ خسرو انوشیروان

اسفندیار : نام پسر کی گشتاسب کیانی و برادر پشوتن

اشا : راستی ، درستی ، راه خوشبختی

اشاداد : داده پاکی و پارسایی

اشتاد : راستی

اشکان : نام سومین نیای پاکر

اُشهن : گاه سپیده دم، آغاز روشنایی

اَشوداد : نام برادر هوشنگ پیشدادی

اشوفْرَوَهَر : پاکروان

اشومنش : پاک منش

افروغ : روشنایی و فروغ. از مفسران اوستا در زمان ساسانیان

افشین : نام سردار ایرانی

اقاقیا : درختی با گل های سپید

اَگومان : بی گمان

البرز : کوه بلند. نام پهلوانی است

الوند : توانا و تیزپا

امید : نام پدر آذرپات، از نویسندگان نامه دینکرد

امیدوار : نام پسر خواستان دیلمی از سرداران مازیار

اندریمان : کسی که اندیشه اش در پی شهرت و ستایش است

اَنوش : بی مرگ. جاویدان . هم برای دختران و هم پسران بکار می رود آنوش و انوشه

انوشیروان : پاکروان، پادشاه ساسانی

اَهنَوَد : رهبری و فرمانداری . نخستین بخش از سروده گات‌ها

اهورا : هستی بخش، خداوند

اوتانا : نام یکی از یاران داریوش

اَوَخشیا : بخشاینده

اَوَرداد : از سرداران کورش بزرگ

اَوَرکام : نام پسر داریوش هخامنشی

اورمزدیار : خدایار، یاور اهورا

اَُورنگ : تخت پادشاهی . نام فرستاده پادشاه کشمیر به یمن

اُوژن : زننده و شکست دهنده دشمن

اوس : در اوستا به چم دارنده چشمه ها

اوستا : دانش، کتاب دینی

اوستانَه : نام سردار سغد در زمان هخامنشی

اوشَه : بامداد و سپیده در اوشهین گاه

اوشیدر : پروراننده قانون مقدس

ایدون : اینچنین، اینگونه

ایران پناه : از نام های برگزیده

ایرانپور : از نام های برگزیده

ایرانشاه : نام یکی از بزرگان ایران

ایرانمهر : روشنایی ایران

ایرج : یاری دهنده آریایی ها

ایزد : ستایش و ستودن

ایزدیار : یاور ستودنی

ایسَدواستَر : خواستار کشتزار و آبادکننده. بزرگترین پسر اشوزرتشت

ب

بابک : نام پسر ساسان در زمان اشکانیان

باتیس : نام دژبان غزه در هنگام داریوش سوم

بادرام : کشاورز

باربُد : نام نوازنده و رامشگر نامی زمان خسرو پرویز

بامداد : نام پدر مزدک

بامشاد : نام نوازنده. نامی در روزگار ساسانیان

بامگاه : هنگام بامداد

بایگان : نگهدارنده

بخت آفرین : نام پدر هیربد شهریار

بَختیار : از فرزندان رستم در روزگار خسرو پرویز

بَخشا : از نام های روزگار هخامنشیان

بَدخشان : لعل

بدره : بهره. نام یکی از سرداران خشایار شاه

بَرازمان : بلند اندیشه

بَردیا : نام پسر کوچک کورش

بُرزو : بلندبالا. نام پسر سهراب

بُرزویه : نام رییس پزشکان شاهی در روزگار خسرو

بَرسام : نام یکی از سرداران یزدگرد ساسانی

بَرَسم : شاخه های گیاهی

بَرِشنوم : پاک و تمیز

بَرمک : نام وزیر شیروی ساسانی

بُزرگمهر : نام مهین دستور انوشیروان دادگر

بَگاداد : نام یکی از سرداران ایرانی روزگار هخامنشی

بَگاش : نام یکی از سرداران هخامنشی

بلاش : نام نوزدهمین پادشاه ساسانی

بُندار : دارنده اصل و بنیاد

بُنشاد : شاد بنیاد

بَهاوند : در اوستا به چم وهوونت دارنده نیکی

بِهراد : نیکی بخش

بهرام : فتح و پیروزی است. نام پهلوانی در شاهنامه

بَهرامشاه : نام یکی از دانشمندان و عارفان زرتشتی

بِهروز : روزگار نیک و خوش

بِهزاد : نام یکی از پهلوانان ایران پسر پیل زور

بِهمرد : از نام های برگزیده

بهمن : نیک منش. نام پسر اسفندیار

بهنام : نیک نام

بوبار : دارنده زمین. نام کشاورزی در زمان خشایار

بوجه : رهایی یافته. نام یکی از بزرگان هخامنشی

بوخشا : رستگار

بیژن : نام پسر گیو

پ

پارسا : پرهیزکار

پاساک : نام برادر زاده داریوش بزرگ

پاکدین : دین درست، دین پاک

پاکروان : پاک باطن، نیک نفس

پاکزاد : پاک نژاد، نجیب

پاکمهر : از نام های برگزیده

پالیز : کشتزار

پَتَه مانی : دادگستر

پدرام : نام نبیره سام. درود، شادباش

پرچم : درفش

پَرنگ : نام پسر سام

پرهام : از نام های برگزیده

پرویز : شکست ناپذیر و پیروزمند. کنیه خسرو دوم ساسانی

پَریبُرز : بلند بالا، نام پسر کیکاووس

پژدو : نام نیای اشوزرتشت، بهرام پژدو از چکامه سرایان نامی زرتشتی

پژمان : از نام های برگزیده

پَشَنگ : نام برادر زاده فریدون پیشدادی

پشوتَن : پیشکش کننده تن یا فداکار

پوروشسب : دارنده اسبان زیاد پدر اشوزرتشت

پوریا : نام یکی از پهلوانان ایران

پولاد : نام پسر آزادمرد پسر رستم

پویا : جوینده

پویان : پوییدن

پیروز : پادشاه ساسانی

پیروزگر : پیروز، کامیاب

پیشداد : نخستین قانون گذار، بنیانگذار عدل و دادگری

پیلتَن : پهلوانی بوده از فرزندان رستم زال

پیمان : مهر، عهد

ت

تاژ : برادر هوشنگ پیشدادی

تخشا : کوشنده

تَسو : واحد زمان

تکاپو : جستجو

تَنسِر : نام موبد موبدان روزگار اردشیر بابکان

تَهماسب : از بزرگان ملک داراپادشاه ایران

تَهمتَن : بزرگ پیکر

تهمورس : دلیر و پهلوان. نام دومین پادشاه پیشدادی

توانا : نیرومند، زورمند

تور : نام پسر شاه فریدون

تورج : دلیر و پهلوان

توس : نام پسر نوذر یکی از پهلوانان نامی ایران

تیرداد : بخشنده تیر. نام دومین پادشاه اشکانیان

تیس : نام درختی است

تیگران : نام یکی از سرداران خشایار شاه

ج

جان‌پرور : نشاط انگیز

جانان : دلیرو زیبا

جاوید : نام پدر اردشیر یکی از بهدینان خراسان

جم : مخفف جمشید

جمشید : از پادشاهان پیشدادی

جهانگیر : نام پسر رستم زال پهلوان نامی ایران

چ

چالش : با ناز و غرور

چالیک : از بازی‌های کودکان

چلیپا : گردونه مهر

چوگان : ابزار بازی قدیمی

چینوَد : چگونه زیستن

خ

خدابخش : از نام های برگزیده

خداداد : از نام های برگزیده

خدایار : از نام های برگزیده

خدیو : بلند جایگاه، سرور

خردمند : نام یکی از پیروان دستور آذرکیوان

خرم : شادمان، خوش

خسرو : نیک آواز. نام پادشاه ساسانی

خشاشه : از سرداران ایرانی در دوره پادشاهی شاه گشتاسب

خشاشه : از سرداران ایرانی در دوره پادشاهی شاه گشتاسب

خشایار : شاه دلیر و مردمنش

خشنود : شاد، شادمان، خوشحال

خورسند : راضی

خوش‌منش : نیک نهاد

خوشنام : درستکار، نیکنام

خُونیرِث : نام یکی از هفت کشور زمین

د

داتَه : دادگری، قانون

دادار : دادگر، عادل

دادبان : نگهبان قانون

دادبه : قانون خوب

دادبه : قانون خوب.پسر دادگشنسب که نامه تنسر را به تازی برگردانده

دادپویه : از شاگردان موبد کیخسرو پور آذرکیوان

دادجو : جوینده عدل و داد

دادخواه : خواستار عدل و داد

دادرس : دادرسنده

دادفر : از نام های برگزیده

دادمهر : از نام های برگزیده

دادنام : از نام های برگزیده

دادوَر : دادگر، عادل

دارا : دارنده، نام نهمین پادشاه کیانی

داراب : نام پسر بهمن، هشتمین پادشاه کیانی

داریوش : نام سومین شاهنشاه هخامنشی

داژو : سوخته، داغ

دانا : هوشیار، آگاه

داور : نام موبدی است

دَریز : نام داماد داریوش بزرگ

دَسَم : فرمانده ده تن سرباز

دلاور : دلیر، قهرمان

دماوند : نام سرداری درزمان ساسانیان

دهناد : از نام های برگزیده

دینشاه : یاور و سرور دین

دینیار : یاری دهنده دین

دیهیم : کلاه پادشاهی

ر

راتین : بخشنده. یکی از سرداران اردشیر دوم

راد : بخشنده

رادمان : سخاوتمند . نام سپهدار خسرو پرویز

رادمهر : مهربخش. نام سردار داریوش سوم

رادین : بخشندگی

رازقی : گل سپید، گونه‌ای انگور

رامتین : نام چنگ نواز نامی خسروپرویز

رامیار : کسی که ایزدرام(شادمانی) یاور اوست

رامین : نام یکی از فرزندان کیخسرو

رپیتون : گاه نیمروزی

رَتوشتَر : نام برادر بزرگتر اشوزرتشت

رَتوناک : دارای بزرگی و سروری یکی از بزرگان هخامنشی

رَخشان : تابان، از سرداران داریوش

رَزین : واژه پهلوی به چم زورمند

رَسام : نام پیکار نگار بهرام گور

رستم : بالش و روینده. پسر زال پهلوان نامی ایران

رشن : نام یکی از مفسران اوستا

رَشنُو : ایزد دادگری و آزمایش

رشنواد : نام سپهدار همای بهمن

رَنگوشتَر : نام برادر بزرگ اشوزرتشت

رها : آزاد

رُهام : نام یکی از پهلوانان ایرانی. پسر گودرز

رهی : آزاد، رها

روزبِه : نام وزیر بهرام گور

روشاک : نام یکی از سرداران ایرانی در جنگ اسکندر

روشن : تابان ، درخشان

رویین تن : نام دیگر اسفندیار پسر گشتاسب کیانی

ریوند : میوه ریواس

ز

زادان : نام پدر شهریار از زرتشتیان کازرون

زال : نام پدر رستم

زامیاد : نگهبان زمین

زروان : نام خوانسالار انوشیروان ساسانی

زَریر : دارنده جوشن زرین

زَم : نام یکی از پسران غباد ساسانی

زنگه : از پهلوانان ایرانی در دوره کاووس شاه کیانی

زَهیر : نام یکی از سرداران شاه کیخسرو کیانی

زَواره : پهلوانی ایرانی. نام پسر زال و برادر رستم

زوپیر : یکی از همدستان داریوش بزرگ در جنگ بابل

زیار : نام پدر مردآویچ

زیگ : راه ستاره شناسی

ژ

ژاماسب : نام شوهر پورچیستا جوانترین دختر اشوزرتشت ژوپین : نام پسر کیکاووس

ژیان : از نام های برگزیده

س

ساسان : نام پدر بزرگ اردشیر بابکان

سالار : پدر زال، پسر نریمان

سام : بهدینی از خاندان گرشاسب

سامان : نام بزرگ زاده بلخ

سَپْرَنگ : نام پسر سام

سِپنتا : مقدس، ورجاوند

سپند : ورجاوند و مقدس. اسفند

سِپِهر : آسمان

سپهرداد : داده یا آفریده آسمان

سپیدار : درخت بلند و راست

ستایش : خوب گفتن

ستُرگ : قوی هیکل، نیرومند

سرافراز : سربلند، با افتخار

سُرایش : سرودن

سُرخاب : نام پنجمین پادشاه باوندی

سُروش : گوش دادن به صدای وجدان و فرمانبردار

سزاوار : شایسته

سَلم : نام یکی از سه پسران شاه فریدون پیشدادی

سهراب : تابش سرخ. نام پسر رستم

سورن : دلیر و پهلوان ، توانا

سوشیانت : برگزیده دینی

سیامک : نام پسر کیومرث در شاهنامه

سیاوخش : سیاوش، پسر کیکاووس

سیاوش : نام پسر کیکاووس

سیروس : نام کورش به پیکره دیگر

سینا : یکی از نخستین پیروان اشوزرتشت

ش

شا بهرام : نام بهرام گور پادشاه ساسانی

شاپور : نام دومین شاهنشاه ساسانی

شاخه : بخشی از گیاه و درخت

شاد : نام یکی از بزرگان روزگار ساسانیان

شادان : شادمان و خشنود. نام پسر برزین. از کارمندان نگارش شاهنامه

شادبه : از نام های برگزیده

شادفر : از نام های دوران هخامنشی

شادکام : نام برادر فریدون

شادمان : خوشحال

شادنوش : از نام های برگزیده

شاهرخ : از نام های برگزیده

شاهروز : نام پسر شاه بهرام پادشاه کشمیر

شاهین : نام یکی از بزرگترین سرداران لشکر ایران در زمان خسرو پرویز

شایان : سزاوار، شایسته

شایگان : گرانمایه، لایق

شباروز : همه گاه، شبانه روز

شباهنگ : مرغ سحر، ستاره بامدادی

شباویز : پرنده شب پرواز

شتاب : چالاکی و سرعت

شتابان : پرسرعت

شروین : نام پسر سرخاب

شکیبا : بردبار

شهاب : ستاره باران

شهباز : باز سفید و بزرگ

شهداد : از نام های برگزیده

شهراد : از نام های برگزیده

شهرام : از نام های برگزیده

شهران : از نام های برگزیده

شهرَوان : از نام های برگزیده

شهروز : از نام های برگزیده

شهریار : فرمانروای شهر ، نام پسر خسروپرویز

شهزاد : از نام های برگزیده

شهسوار : دلاور، ماهر

شهیار : از نام های برگزیده

شیان : درختی بلند ، خون سیاووشان

شیدفر : از نام های برگزیده

شیده : نام پسر افراسیاب

شیدوَر : از نام های برگزیده

شیدوش : نام پسر گودرز. پهلوان نامی زمان

شیردل : شجاع، دلیر

شیرزاد : زاده شیر، بچه شیر ، نامی از روزگار انوشیروان

شیرمرد : از نام های برگزیده

شیروان : از نام های برگزیده

شیروَش : همانند شیر

شیشَم : از ابزار خنیاگری

ف

فاتک : نام پدر مانی نقاش دوران ساسانی

فراز : بالا، بلندی

فرازمان : از نام های برگزیده

فرازمند : از نام های برگزیده

فرامرز : نام پسر رستم زال

فربُد : نگهبان و نگهدار فر

فربود : راست و درست

فرخ : بزرگی و شوکت. از مفسران اوستا در زمان ساسانی

فرداد : از نام های برگزیده

فردین : پیشرو در دین

فرزاد : از نام های برگزیده

فرزام : از نام های برگزیده

فرزین : از نام های برگزیده

فرشاد : شادبخت و شادمان

فرشوشتر : یکی از وزیران کی گشتاسب

فرشید : نورانی تر

فرمنش : از نام های برگزیده

فرنام : نام یکی از سرداران شاپور

فرنوش : از نام های برگزیده

فرهاد : پیشرو قانون .نام پهلوانی در شاهنامه . نام چند پادشاه اشکانی

فَرََهمند : از نام های برگزیده

فَرهود : از نام های برگزیده

فرهومند : باشکوه و بزرگ

فُرود : نام پسر سیاوش

فْرَََوَرِتیش : نام دومین پادشاه ماد

فَرَوَشی : فَرَوَهَر، نیروی اهورایی

فَرَوَهَر : نیروی اهورایی درون انسان

فریان : خاندانی از دوستان اشو زرتشت

فریبرز : نام پسر کیکاووس

فریدون : از پادشاهان پیشدادی، نجات دهنده قوم آریا

فوکا : نوعی درخت بید

فوگان : نوشیدنی از دانه جو

فولاد : از نام های برگزیده

فیروز : نام هجدهمین پادشاه ساسانی

ک

کاچار : سر و سامان

کاردار : پسر مهر نرسی از ارتشتاران دوره ساسانی

کارن : از نام های برگزیده

کاری : تلاشگر

کامبوزیا : کمبوجیه

کامبیز : از نام های برگزیده

کامجو : از نام های برگزیده

کامدین : از نام های برگزیده

کامران : نام دانشمندی زرتشتی اهل شیراز

کامکار : کامروا، کامران

کاموس : نام یکی از سرداران افراسیاب

کامیاب : کامروا، خوشبخت

کامیار : کامیاب ، کامروا

کاوش : جستجو کردن، کاویدن

کاوه : نام آهنگر نامی که پادشاهی ضحاک را با کمک فریدون برانداخت

کاووس : از نام های برگزیده

کاویان : از نام های برگزیده

کرتیر : نام موبد موبدان روزگار شاپور یکم

کرکوی : از نوادگان سلم، پسر فریدون

 

کسری از نام های برگزیده باستانی

 

کمبوجیه :  پسر کورش و فاتح مصر

کورنگ : نام پادشاه زابلستان و پدر زن جمشید پیشدادی

کوروش : بنیانگذار دودمان هخامنشیان

کوسان : نام رامشگری است

کوشا : کوشیدن

کوشان : کوشا بودن

کوشیار : نام یکی از سرداران تبری

کیا : بزرگ، صاحب، پادشاه

کیافر : از نام های برگزیده

کیامرد : از نام های برگزیده

کیامنش : از نام های برگزیده

کیان : جمع کی، پادشاه

کیان پور : از نام های برگزیده

کیانزاد : از نام های برگزیده

کیانفر : از نام های برگزیده

کیانمهر : از نام های برگزیده

کیانوش : نام برادر شاه فریدون پیشدادی

کیقباد : نام سردودمان و نخستین پادشاه کیانیان

کیکاووس : پدر سیاوش و پدر بزرگ شاه کیخسرو کیانی

کیهان : جهان، گیتی

کیوان : نام پدر موبد سروش، از شاگردان دستور آذرکیوان

کیومرث : نام نخستین انسان روی زمین

گ

گالوس : نام پسر فارناک پادشاه کپاد و کیه و هوتیس

گرامی : ارجمند، مقدم

گرانمایه : پرارزش، پر ارج

گرایش : گرویدن، پیروی

گَرشاسب : در اوستا به چم پهلوان نامی ، همانند رستم شاهنامه

گرگین : نام پهلوان نامی ایران

گژدهم : از جنگجویان و سرداران کیانی و پدر گردآفرید

گژگین : از نام های برگزیده

گشتاسب : نام پنجمین پادشاه کیانی

گشواد : نام پهلوانی در شاهنامه

گوارا : خوش‌آیند، با مزه

گودرز : نام پسر گیو، از پهلوانان نامی لشکر کیکاووس

گیل : گرد و پهلوان

گیو : پسر رشید و دلیر گودرز پهلوان ایرانی در شاهنامه

ل

لهراسب : دارنده اسب تیزرو . پدر گشتاسب

م

مازار : یکی از سرداران مادی کورش

مازنه : مازندران در اوستا

مازیار : نام پسر غارن. از اسپهبدان تبرستان

ماکان : نام پسر کاکی یکی از فرمانروایان ایرانی

ماندگار : پایدار، ماندنی

مانوش : نام پسر کی پشین و پدربزرگ لهراسب

مانی : نام پیکر نگار نامی در دوران شاپور

ماهان : نام پسر کیخسرو پسر اردشیر پسر غباد

ماهر : زبر دست

ماهوار : از گوشه‌های موسیقی

ماونداد : نام یکی از مفسران اوستا در زمان ساسانیان

مزدا : دانای بزرگ، پروردگار

مزدک : نام پسر بامداد در دوران ساسانی

مشیا : نام نخستین مرد در اوستا

منوچهر : پهلوان نژاد. نام نیای سیزدهم اشوزرتشت. نام ششمین پادشاه پیشدادی

منوشفر : نام پدر منوچهر شاه پیشدادی

مه زاد : از نام های برگزیده

مِهراب : نام پادشاه کابل و پدر رودابه

مهران : یکی از هفت خاندان نامی دوران ساسانی

مهربان : نگهبان روشنایی و مهر

مهربُرزین : دارنده برترین مهر. نام پسر فرهاد در دوره بهرام پنجم

مهرپرور : از نام های برگزیده

مهرپوی : از نام های برگزیده

مهرپیکر : از نام های برگزیده

مهرجو : از نام های برگزیده

مهرداد : پادشاه اشکانی و از نامهای پارتی و پهلوی

مهرزاد : زاده مهر

مهرگان : جشن باستانی پاییزه  ایرانیان  در مهرماه

مهرمَس : مهر بزرگ یا بزرگ مهر. نام نیای ششم اردشیر بابکان

مهرنوش : نام یکی از چهار پسران اسفندیار

مهریار : از نام های برگزیده

مِهرین : از نام های برگزیده

مهیار : از نام های برگزیده

مویز : دانه خشک انگور

ن

نارون : نام درختی تنومند

ناشا : دادگر

نامجو : جوینده نام

نامدار : دارنده نام و شهرت

نامور : از نام های برگزیده

ناوَرز : سرباز دریایی. از نام های دوران هخامنشی

نریمان : دلیر و پهلوان. دارای اندیشه بلند و مردانه

نَستور : نام پسر زریر، برادر شاه گشتاسب

نکیسا : نام نوازنده نامی دوران خسرو پرویز

نمایان : آشکار، هویدا

نوبخت : از نام های برگزیده دوران ساسانی

نوبهار : نام نویسنده دساتیر

نوتریکا : نام سومین برادر اشوزرتشت

نوذر : یکی از سه پسران منوچهر

نوش : شهد، عسل ، انگبین

نوش آذر : نام پسر آذرافروز

نوشی : نوشیروان

نوشیروان : انوشیروان. از نام های برگزیده

نوید : مژده شادمانی

نیسان : نی‌زار، محل روییدن نی

نیک پی : خجسته ، خوش قدم

نیکدل : از نام های برگزیده

نیکروز : سعادتمند، خوشبخت

نیکزاد : از نام های برگزیده

نیکنام : نیکونام، خوشنام

نیکو : خوب، زیبا، نیکو کار

نیما : نام یکی از شاعران ایرانی

نیو : پهلوان و دلیر

نیوتیش : نام کوچکترین برادر اشوزرتشت

و

واته : ایزد آب در اوستا

وخش : روشنایی یا رویش. نام چهاردهمین نیای آدرباد مهر اسپند

وخش داد : آفریده روشنایی، نام یکی از سرداران هخامنشی

وخشور : پیام آور

ورجاوند : مقدس و نورانی . از نیاکان شاه بهرام

ورزم : شعله آتش، گرمی آتش

ورساز : جوان آراسته و زیبا

وَرَهرام : نماد پیروزی

وَسپار : بخشنده

وَسنه : نام کوهی در اوستا

وفادار : از نام های برگزیده

وَلخش : بلاش، پادشاه اشکانی

وهامان : نام پدر سلمان فارسی

وَهمنش : خوش منش، نیک منش

وُهومن : ریشه اصلی بهمن امروزی

ویسپرد : از بخش‌های اوستا

ویشتاسب : نخستین پادشاه همزمان با اشوزرتشت

ه

هارپارک : نام وزیر استیاک آخرین پادشاه ماد

هامان : یکی از درباریان خشایار شاه

هامرز : نام سپهسالار خسروپرویز ساسانی

هامون : از نام های ایرانی

هامین : تابستان در اوستا

هاون : گاه بامدادی

هاونی : ایزد نگهبان بامداد

هَخامنش : دوست منش. نام سردودمان هخامنشیان

هَردار : نام هشتمین نیای اشوزرتشت

هُرمز : نام سومین پادشاه ساسانی

هرمزدیار : یار خدا

هُزوارش : شرح و تفسیر

هُژبر : دلیر و نامجو

هَژیر : خوو پسندیده، از پهلوانان دوره کیانی پسر گودرز

همتا : مانند، شریک

همگون : همرنگ، همانند

هنگام : زمان، گاه

هوبَر : دربردارنده نیکی

هوتَخش : سازنده خو. پیشه ور

هوتن : فرماندار ساحلی در روزگار داریوش

هوداد : نیک آفرید

هودین : نام سومین نیای آدرباد مهر اسپنتمان

هور : خورشید

هورا : می صاف و مقدس

هوشنگ : پسر سیامک پسر کیومرث، دومین پادشاه پیشدادی

هوشیدر : از نام های برگزیده

هوکَرپ : واژه ای پهلوی خوش اندام

هوم : گیاه مقدس

هومان : از نام های برگزیده

هومَت : اندیشه نیک

هومن : خوب‌منش

هیمه : نام داماد داریوش و از سرداران بزرگ پارسی

ی

یادگار : اثر و نشان که کسی از خود باقی بگذارد

یزدان داد : موبدی در سده نهم که در کرمان می‌زیسته

یزدان مهر : از نام های برگزیده

یزدان یار : از نام های برگزیده

یزدانشاه : نام پسر انوشیروان دادگر

یزدگرد : نام پادشاه ساسانی

یَسنا : از بخش‌های اوستا

 

 


چگونه WIFI خود را مخفی کنیم

چگونه WIFI خود را مخفی کنیم

مهمانی رفتن های عصر ما عجیب است مهمان ها هدفشان از مهمانی رفتن بروزرسانی نرم افزار هایشان با اینترنت میزبان است.
این روزها وقتی دوست و آشنا دور هم جمع می شوند، کمی خوش و بش می کنند و بعد از آن می روند سر اصل مطلب، “پسورد وای فای تون چیه؟”، میزبان هم چاره ای ندارد رسم مهمان نوازی را باید به جا بیاورد و فراموش کند حجم دانلود و پهنای باندش محدود است و میخواهند از همین حجم  محدود هم سهمی داشته باشند، بدتراز آن مهمان های ناخوانده اند، همسایه هایی که نگفته دست به سمت وای فای شخصی ما می برند.

مهمترین نکته در استفاده بی جا از اینترنت شخصی ما رعایت نکردن اصول اولیه استفاده از شبکه های بی سیم است، نکاتی که اگر رعایت شود قطعا دست درازی های بی جا به اینترنت شما هم کاهش پیدا می کند و همچنین مهمان دردانه به جای برروز کردن نرم افزارهای تلفن و اتک زدن در زمین های مجازی پای صحبت میزبان می نشیند.

 

روش اول:مخفی سازی وای فای
۱٫ ابتدا وارد تنظیمات مودم شوید.در نوار مرورگرتون ۱۹۲٫۱۶۸٫۱٫۱را وارد کنید خوب از شما یوزر و پس میخواد که اگه تغییر دادید که خودتون بلدید پس وارد کنید ولی اگه رمزو تغییر ندادید معمولا یوزر و پسورد هر دوش admin است که بزنید تا وارد بشید(مطابق شکل زیر):

 

پسورد وای فای, مخفی سازی وای فای

 

۲٫خوب حالا در قسمت تنظیمات Wireless مودمتون به قسمت Basic برید همان طور که در شکل زیر می بینید :

 

پسورد وای فای, مخفی سازی وای فای

 

 

شما برای مخفی کردن مودمتون باید تیکه گزینه Hide Access Point را بزنیدتامودمتون مخفی بشه (البته ممکنه تو مودم های مختلف در قسمت های دیگه wirelessباشه یکم بگرید پیدا می کنید):

 

پسورد وای فای, مخفی سازی وای فای

 

 

۳٫ درپایان برای ذخیره تنظیمات بروی گزینه saveکلیک کنید تا تغییرات اعمال بشه خوب حالا شما موفق شدید مودمتون رو مخفی کنید ولی همان طور که می بینید خودتون هم نمی تونید به وای فای وصل بشید!!برای اتصال به شبکه های مخفی شده باید نام وای فای ( SSID ) و رمز رو به صورت دستی وارد کنید:ابتدا به قسمت تنظیمات گوشی تون برید و بعد گزینه تنظیمات بی سیم و شبکه ها ( Wireless and networks ) رو انتخاب کنید .

در صفحه بعدی گزینه تنظیمات وای فای(Wi-Fi settings) رو انتخاب کنید . حالا به انتهای لیست شبکه های وای فای برید . حالا روی گزینه اضافه نمودن شبکه وای فای( Add Wi-Fi network ) کلیک کنید . حالا باید اطلاعات شبکه وای فای مورد نظر تون رو وارد کنید . ابتدا SSID یا همون نام شبکه وای فای رو وارد کنید و بعد روی گزینه Security کلیک کنید و از لیست کشویی باز شده روش اعتبار سنجی شبکه رو انتخاب کنید. (با توجه به نوع امنیتی که برای مودمتون تعیین کردید) . در آخر هم رمز شبکه وای فای تون رو وارد کنید روی دکمه اتصال connect کلیک کنید .

روش دوم فیلتر کردن مک آدرس:
در این روش شما با استفاده از مک آدرس (MAC address) هر دستگاه و معرفی آنها به مودم وایفای خود میتوانید تنها به دستگاه های موجود در خانه امکان دسترسی به شبکه را بدهید و حتی اگر پسورد شبکه شما توسط هکر و.. نیز هک شد و یا خودتان در اختیار دیگران قرار دهید کاربران قادر به استفاده از اینترنت و اتصال به شبکه وایرلس مودم نمی باشند.

آموزش:
۱٫ابتدا وارد قسمت تنظیمات مودم بشید
در نوار مرورگرتون ۱۹۲٫۱۶۸٫۱٫۱را وارد کنید خوب از شما یوزر و پس میخواد که اگه تغییر دادید که خودتون بلدید پس وارد کنید ولی اگه رمزو تغییر ندادید معمولا یوزر و پسورد هر دوش admin است که بزنید تا وارد بشید:

 

پسورد وای فای, مخفی سازی وای فای

 

 

۲٫خوب به قسمت تنظیمات Wireless بریدو به گزینه MAC Filter وارد بشید مطابق شکل زیر:

 

پسورد وای فای, مخفی سازی وای فای

 

 

۳٫خوب حالا روی add کلیک کنید و ادرس مک گوشی که می خواهید اجازه دسترسی به اینترنت رو بدید وارد کنید و مطابق شکل زیرsaveرو بزنید تا تنظیمات اعمال بشه

 

پسورد وای فای, مخفی سازی وای فای

 

 

حالا مک ادرس گوشیو را از چه طریقی پیدا کنیم؟
به قسمت Settings گوشی بروید.
در لیست نمایش داده شده وارد قسمت About Device شوید.
در این قسمت گزینه Status (در بعضی از گوشی ها Hardware Information) را انتخاب کنید.
در قسمت Wi-Fi MAC Address می توانید مک آدرس دستگاه خود را مشاهده کنید.

یافتن مک آدرس در انواع آی پادتاچ٬ آی فون و آی پد:
۱- برنامه Settings را از روی دستگاه اجرا کنید:
۲- روی گزینه General سپس About بزنید٬ کدی که روبروی گزینه Wi-Fi Address نوشته می شود مک آدرس مربوط به دستگاه iOS شماست.

راهنمای یافتن مک آدرس در انواع مک:
۱- از روی نوار منو روی لوگوی اپل سپس System Preferences کلیک کنید.
۲- از پنل باز شده گزینه network را انتخاب کنید.
۳- در پایین پنجره جدید روی Advance کلیک کنید.
۴- اگر از شبکه های بی سیم استفاده می کنید در تب Wi-Fi پایین صفحه روبروی Wi-Fi Address می توانید مک ادرس دستگاه را مشاهده کنید و اگر از کابل Ethernet استفاده می کنید روی تب Hardware بزنید تا بتوانید Mac Address دستگاه خود را مشاهده کنید.

 

روش سوم:ترکیبی
برای افزایش امنیت می تونید هر دو روش بالا را بصورت همزمان بروی مودم اجرا کنید.

روش چهارم:

مخفیانه و بدون بیرون انداختن اشخاص از شبکه وای فای ،اتصال به اینترنت کاربران را قطع کنید

در این روش کاربر از شبکه وای فای (wifi) خارج نمیشود و همچنان به آن متصل است اما به صورت کاملا مخفیانه و نامعلوم سرعت و دسترسی به اینترنت آن (آپلود و دانلود) بسیار پایین خواهد آمد و یا کاملا سرعت نت وی قطع خواهد شد و شما میتوانید براحتی از تمام پهنای باند و اینترنت شبکه وای فای به نفع خود استفاده کنید.

برای اینکار نیاز چندانی به دانستن و درگیری با ابزار و مهارت های شبکه ندارید.فقط کافیست برنامه کم حجم و کاربردی Netcut را دانلود و نصب کنید و از قابلیت فوق العاده این نرم افزار برای قطع کردن اینترنت (internet) شخص مورد نظر استفاده کنید.

این برنامه دارای چند قابلیت فوق العاده است :
نمایش تمام سیستم ها و دستگاه های متصل به مودم (و روتر) وای فای شما به همراه آدرس مک آنها (آدرس فیزیکی منحصر به فرد هر دستگاه)

تغییر دادن آدرس مک دستگاه های متصل به شبکه وای فای شما (با استفاده از روش های مجازی و..)

قطع اینترنت و اتصال به شبکه فرد مورد نظر بدون نیاز به تغییر و دستکاری تنظیمات مودم

قطع کردن اینترنت و دسترسی کاربران از شبکه وای فای مودم شما بدون اخطار و خارج شدن آنها از شبکه (علامت اتصال به وای فای در این حالت همچنان برای افراد نمایش داده میشود)

روش پنجم :

شبکه وای فای را برای کاربران اولویت بندی و سرعت اینترنت آنها را به طور مساوی تقسیم و محدود کنید.

با استفاده از این روش میتوانید به طول مثال اگر اینترنت شما ۱ مگابایت بر ثانیه است و دو دستگاه موبایل و لپ تاپ در خانه برای اتصال به اینترنت دارید با قرار دادن هر کدام از آنها در بخش Highest سرعت اینترنت را به طور منصافانه بین دو دستگاه تقسیم کنید و یا اینکه سرعت اینترنت یک دستگاه را نسبت به دستگاه دیگی بیشتر یا کمتر کنید.

در روش سوم باید مودم شما از قابلیتی به QoS یا Quality of Service پشتیبانی کند.به طور خلاصه این قابلیت (کیفیت سرویس) به شما این امکان را میدهد که در مودم خود قوانین اولویت بندی تعریف کنید.

این روش نسبت به دو روش قبلی کمی پیچیده تر است و اگر آشنایی چندانی با شبکه و مودم روترها ندارید پیشنهاد میکنیم از دو روش قبلی استفاده کنید.
بهتر است قبل از شروع به وسیله سایت های speedtest یا testmy.net سرعت اینترنت خود را تست کنید تا بعد از انجام تغییرات سرعت را دوباره اندازه گیری و از اعمال گزینه ها بر روی سیستم و سرعت اینترنت مطمئن شوید.

و اما برای کنترل دسترسی افراد به اینترنت اشتراکی گوشی
یکی از امکاناتی که در بسیاری از دستگاه‌های هوشمند امروزی مورد استفاده کاربران قرار می‌گیرد، تبدیل تلفن همراه و تبلت به نقطه اتصال اینترنتی و اتصال به شبکه‌ اینترنت با استفاده از اینترنت فعال روی سیم کارت است.

 

پسورد وای فای, مخفی سازی وای فای

 

همان‌طور که می‌دانید با استفاده از این روش کاربران می‌توانند اینترنت فعال روی تلفن‌ همراه و تبلت خود را با دیگر دستگاه‌های مجهز به وای ـ فای به اشتراک گذاشته و با لپ‌تاپ یا دیگر دستگاه‌های هوشمند خود از اینترنت استفاده کنند. (باتوجه به پشتیبانی اپراتورهای مختلف از ارتباط پرسرعت ۳G، استفاده از این روش روزبه‌روز در حال افزایش است)

گاهی ممکن است در یک مکان عمومی دستگاه خود را به نقطه اتصال اینترنتی تبدیل کنید. در چنین شرایطی برای جلوگیری از اتصال افراد غیرمجاز به شبکه‌ خصوصی‌ای که ایجاد کرده‌اید و ممانعت از مصرف ترافیک شبکه، باید رمزعبور روی شبکه‌ خود قرار دهید.

اختصاص رمز تا حد زیادی می‌تواند مانع اتصال افراد غیرمجاز به نقطه اتصال اینترنتی شما باشد؛ اما ممکن است این رمز هک شود و بدون آن‌که شما مطلع شوید ترافیک اینترنت‌تان مصرف شود پس برای حل مشکل مراحل زیر را انجام دهید:

۱ ـ از فهرست برنامه‌ها روی Settings فشار دهید.

۲ ـ صفحه را به پایین اسکرول کرده و در بخش Network Connections روی Network Connections فشار دهید.

۳ ـ روی Mobile Hotspot فشار دهید. (این گزینه به‌صورت پیش‌فرض خاموش است)

۴ ـ در حالت پیش‌فرض نقطه اتصال شما در وضع allow all devices to connect قرار دارد که در این حالت تمام دستگاه‌ها می‌توانند به نقطه اتصال شما متصل شوند. برای اعمال محدودیت در این بخش روی آن فشار داده و Allowed devices only را انتخاب کنید.

۵ ـ پس از انتخاب گزینه‌ بالا با تغییر وضعیت کلید مقابل Mobile Hotspot آن را فعال کنید.

۶ـ پس از فعال شدن نقطه اتصال منتظر بمانید تا دستگاه‌های موردنظرتان به نقطه‌ اتصال ایجاد شده متصل شده و نام و آدرس مک آنها را از بخش Connected Device یادداشت کنید.

۷ ـ روی منویی که آیکون آن به‌صورت سه نقطه زیر یکدیگر است فشار داده و Allowed devices را انتخاب کنید.

۸ ـ روی آیکون «+» فشار دهید.

۹ ـ در پنجره‌ باز شده، نام و آدرس مک یادداشت شده در مرحله‌ ۶ را وارد کنید. (مرحله‌ ۸ و ۹ را برای دیگر دستگاه‌هایی که قصد دارید مجوز اتصال به نقطه اتصال را داشته باشند، تکرار کنید)

۱۰ ـ با اضافه شدن دستگاه‌های موردنظر در این بخش می‌توانید با خیال راحت از نقطه اتصال اینترنتی خود استفاده کنید، زیرا دیگر دستگاه‌ها با در اختیار داشتن رمز اتصال نیز نمی‌توانند به نقطه‌ اتصال اینترنتی شما وصل شوند.


 

پیش فرض کردن فونت مورد علاقه در ورد, ورد 2013

پیش فرض کردن فونت مورد علاقه در ورد ۲۰۱۳

 

شاید برای شما پیش آمده باشد ، زمانی که می خواهید از ورد استفاده کنید، با فونتی روبه رو شوید که فونت مورد علاقه ی شما نیست و مجبور هستیدکه هر بار آن را تغییر دهید و به گونه ای برای شما دردسر ساز می باشد، اینک ما به راه حلی می پردازیم که به وسیله ی آن خواهید توانست فونت پیش فرض خود را تغییر دهید و دیگر با مشکلی مواجه نخواهید شد.
در ابتدا از قسمت File گزینه ی New و سپس Blank Document را انتخاب کنید. در صفحه ای که باز می شود به تب Home بروید و سپس در قسمت Styles بر روی Normal راست کلیک کرده و سرانجام در صفحه ی باز شده بر روی Modify کلیک کنید.

 

پیش فرض کردن فونت مورد علاقه در ورد, ورد 2013

 

هنگامی که بر روی Modify کلیک کردید پنجره ی زیر باز می شود. در این قسمت فونت مورد علاقه ی خود را انتخاب کنید ولی قبل از کلیک بر روی Ok بایستی به یک نکته دقت کنید. آن نکته این است که قبل از کلیک کردن بر روی OK حتماً تیک گزینه ی New document based on this template را بزنید.

 

پیش فرض کردن فونت مورد علاقه در ورد, ورد 2013

پیش فرض قراردادن فونت در ورد۲۰۱۳


کلیدهای میانبر در Microsoft Word

گستردگی کلید های میانبر در ورد بسیار زیاداست ما تلاش می کنیم کلید های میانبری که در ورد بسیار کارایی دارند و سرعت عمل شمارا بالا می برند به شما معرفی کنیم .
۱- برای انتخاب کردنیک عبارت یا کلمه می توانید از = shift + فلش های چپ و راست استفادهکنید.

۲- برای کپی کردن= (ز)ctrl + c

۳- برای چسباندن (پیست کردن)= (ر) ctrl + v

۴- یرای بریدن (کات کردن)= (ط) ctrl + x

۵- برای راست چین کردن مطلب نوشته شده = (ق) ctrl + r

۶- برای چپ چین کردن مطلب نوشته شده = (م) ctrl + l

۷- برای وسط چین کردن مطلب نوشته شده = (ث) ctrl + e

۸- برای از طرفین تراز کردن مطلب نوشته شده = (ت) ctrl + j

۹- برای راست به چپ کردن متن = (سمت راست ) ctrl + shift

۱۰- برای چپ به راست کردن متن = (سمت چپ ) ctrl + shift

۱۱- برای افزایش حجم قلم مطلب نوشته شده = (چ) ] / ctrl + }

۱۲- برای کاهش حجم قلم مطلب نوشته شده = (ج) [ / ctrl + {

۱۳- برای فارسی کردن متن اگر انگلیسی تایپ می شد = alt + shift

۱۴- برای انگلیسی کردن متن اگر فارسی تایپ می شد = alt + shift

۱۵- برای ضخیم کردن قلم متن تایپ شده (bold) = ( ذ ) ctrl + b

۱۶- برای کج کردن متن تایپ شده (italic) = ( ه ) ctrl + i

۱۷- برای زیر خط دار کردن متن تایپ شده (underline) = ( ع ) ctrl + u

۱۸- برای پرینت گرفتن از صفحه تایپ شده = (ح) ctrl + p

۱۹- برای باز کردن یک صفحه جدید در ورد می توانید از = (د) ctrl + n

۲۰- برای باز کردن فایل های word در محیط ورد می توانید از (خ) ctrl + o استفاده کنید .و صفحه تایپ شده تان را از اینجا ( باز )open کنید .

۲۱- اگر درهنگام کار با ورد نیاز داشتید یکی از کادرهای نوار استاندارد را باز کنید کافی است که altرا نگه دارید و اگر توجه کنید زیرنام هریک از این منوها حرف اول آن زیر خط دار است کافی است تایپ شما به صورتانگلیسی باشد و آن دکمه را بزنید. منو باز می شود ، توجه داشته باشید که در هریک اززیر منوها هم چنین حالتی وجود دارد .

۲۲- برای انتخاب تمام متن نوشته شده = (ش) ctrl + a

۲۳- برای save کردن متن تایپ شده = (س) ctrl + sتوجهکنید که در بار اول کادر save باز می شود و شما باید نامی برای متن تایپ شده خودبگذارید و دکمه ok را کلیک کنید ولی در دفعات بعد در پایین صفحه ورد بالای نوار start اگر توجه کنید علامت فلاپی دیسک برای چند لحظه ظاهر می شود و دوباره ناپدیدمی شود .

۲۴- اگر می خواهید فونت خود را عوض کنید از (ی) ctrl + d استفاده کنید و نوع قلم خود را مشخص کنید .

۲۵- اگر می خواهید کلمه و یا عبارتی را پیداکنید(find) از (ب) ctrl + f استفاده کنید عبارت و یا کلمه مورد نظر خود را در کادرتایپ کنید و روی find nex ،enter بزنید ، آن را برای شما پیدا می کند و اگر بیش ازیک بار تکرتر شده باشد بازدن هر بار روی دکمه enter و با find next کلامات بعدی راپیدا می کند.

۲۶- اگر کلمه و یا عبارتی را تایپ کردید و دیدید که باید باکلمه ای دیگر عوض شود کافی است از ( آ ) ctrl + h یعنی حایگزینی ( reelace ) استفاده کنید به این صورت که بعد از نوشتن کلمه و یا عبارت مورد نظر در قسمتجایگزینی ( replace ) در کادر دوم کلمه و یا عبارت جایگزین را می نویسید و بررویجایگزینی همه(all ( reelace کلیک می کنید کلمه و یا عبارت مورد نظر جایگزین کلمه ویا عبارت قبلی می شود .
۲۷- برای باز کردنگیومه راست___{ = (چ)[+shift

۲۸- برای باز کردن گیومهچپ___} = (ج)]+shift
۲۹- برای باز کردنپرانتز راست ___( = (۰) shift + 0

۳۰- برای باز کردنپرانتز چپ ___) = (۹) shift + 9
۳۱- برای تایپ دو نفطه ___ : = (ک) ;+shift
۳۲- برای تایپ علامت سوال ___ ؟ = (ض)/+ shift
۳۳- برای تایپ علامتتعجب ___ ! = (۱) shift + 1
۳۴- برای تایپ علامت ادساین ___ @ = (۲) shift + 2
۳۵- برای تایپ علامت اند (AND ) ___ & =
(۷) shift + 7
برای تایپ علائم ریاضی در word از کلید های میانبر زیر استفادهکنید :
۱- علامت جمع ___ + = (=)=+ shift
۲- علامت ضربدر _____ × = (÷)`+ shift البتهتو فارسی
۳- علامت تقریبی ____ ~ = (÷)`+ shift البته تو انگلیسی
۴- علامت درصد _____ % = (۵) shift + 5
۵- علامت دلار ______ $ = (۵) shift + 5
۶- علامت ستاره _____ * =(۸) shift + 8
۷- علامت چهار خونه _____ # = (۳) shift + 3

برای تایپعلائم فارسی در word از کلید های میانبر زیر استفاده کنید :

۱- علامت تنوین نصب ازکلیدهای ترکیبی = (ض) shift + q مانند اصلاً


۲- علامت تنوین جر از کلیدهای ترکیبی = (ث) shift + e مانندجمیعٍ

۳- علامت تنوین رفع از کلیدهای ترکیبی = (ص) shift + w مانند رابعٌ
۴- علامت ضمه از کلیدهای ترکیبی = (س) shift + s

۵- علامت فتحه از کلیدهای ترکیبی = (ش) shift + a

۶- علامت کسره از کلیدهای ترکیبی = (ی) shift + d
۷- علامت أ از کلیدهای ترکیبی = (د ) shift + n
۸-علامت إ از کلیدهای ترکیبی = (ذ) shift + b
۹-علامت ؤ از کلیدهای ترکیبی = (ر ) shift + V

۱۰- علامت ء از کلیدهای ترکیبی = (ئ) shift + m

۱۱- علامت __ّ_ از کلیدهای ترکیبی = (ب) shift + f
۱۲- علامت « از کلیدهای ترکیبی = (ن) shift + k

۱۳- علامت » از کلیدهای ترکیبی = (م) shift + L
۱۴-علامت ه از کلیدهای ترکیبی = (ظ) shift +z
۱۵- علامت ی از کلیدهای ترکیبی = (ط) shift + X
۱۶- علامت ژ از کلیدهای ترکیبی = (ز) shift + C
۱۷- علامت ۀ از کلیدهای ترکیبی = (ر) shift + V
۱۸- علامت آ از کلیدهای ترکیبی = (ا) shift + H
۱۹- علامت ، از کلیدهای ترکیبی = (ف) shift + T
۲۰- علامت ؛ از کلیدهای ترکیبی = (غ) shift + Y
۲۱- علامت , از کلیدهای ترکیبی = (ع) shift + U
۲۲- علامت < از کلیدهای ترکیبی = (و),+ shift
۲۳- علامت >از کلیدهای ترکیبی = (.).+ shift


چگونه دو کامپیوتر را با کابل USB به یکدیگر متصل کنیم؟

€€€€€€ آموزش نکات مهم علوم نرم افزار و سخت افزار کامپیوتر €€€€€€€

آیا می دانید که می توان ۲ کامپیوتر را با یک کابل USBــ USB ساده به یکدیگر متصل کرد؟

اگر دو کامپیوتر در خانه یا محل کار خود دارید که برای استفاده اشتراکی از فایلهای موجود در هر کدام می خواهید آن دو را به یکدیگر وصل کنید. این روش یکی از سریعترین روشهای موجود است.

برای اتصال دو کامپیوتر استفاده از یک هاب یا روتر همیشه کار معقولی نیست. بلکه استفاده از یک کابل USBــ USB بسیار کاربردی و عملی تر است. با این روش حتی می توانید اتصال اینترنتی را بین دو کامپیوتر به اشتراک بگذارید.

در این آموزش کوتاه برای شما نحوه اتصال دو کامپیوتر با یک کابل خاص USBــ USB آموزش داده می شود.

۱
ــ یک کابل USBــ USB بخرید.

اولین مرحله برای اتصال دو کامپیوتر از طریق USB پیدا کردن کابل USBــ USB است در این مرحله باید بسیار دقت کنید. شما به نوعی کابل احتیاج دارید که اصطلاحاً به آن Bridge یا کابل شبکه USB می گویند. این بدان معناست که در این کابل قابلیت اتصال دو کامپیوتر وجود دارد.

در این کابلها یک مدار الکتریکی واسط وجود دارد و دو سر کابل دارای سوکت نوع A است. شما می توانید کابلی بخرید که چیپ Bridge آن USB1.1 با سرعت ۱۲ Mb بر ثانیه یا USB2.0 با سرعت ۴۸۰ Mb بر ثانیه باشد البته توصیه ما USB2.0 است. چون سرعت آن به مراتب بیشتر است. به خاطر داشته باشید شبکه های اینترنت دارای استاندارد ۱۰۰ Mb بر ثانیه هستند.


۲
ــ نصب


بعد از اینکه کابل را بدست آوردید می توانید آن را متصل کنید. اولین کاری که باید بکنید نصب نرم افزار یا درایور کابل است
.

بیشتر کابل ها ۲ مود را پشتیبانی می کنند:

۱ــ link mode: در این حالت می توانید به آزادی فایل ها را بین دو کامپیوتر کپی کنید.

۲ــ network mode: در این حالت فقط کپی کردن فایل نیست که می توانید انجام دهید، بلکه می توانید فولدرها، پرینترها و ارتباط اینترنتی را هم به طور اشتراکی استفاده کنید.


۳
ــ شروع به استفاده از اتصال خود کنید.

اگر از کابل خود در حالت لینک (link mode) استفاده کنید. به سادگی به برنامه ای که همراه نرم افزار کابل است دست پیدا می کنید و می توانید فایل های خود را انتقال دهید.

اگر از کابل خود در حالت شبکه (network mode) استفاده می کنید. باید کارهای زیر را انجام دهید.

ــ وارد قسمت network connection شوید.آدپترهای شبکه که متصل هستند را می بینید.

ــ اکنون بر روی آدپتری که کامپیوتر شما را به اینترنت متصل می کند راست کلیک کنید.

گزینه properties را انتخاب کنید. در برگه Advanced برای گزینه Allow other network users to connect through this computers Internet connection. یک علامت تیک قرار دهید.

ــ بعد از اینکه این کارها را انجام دادید کامپیوتر خود را restart کنید. اکنون کامپیوتر دیگر هم می تواند به اینترنت متصل شود.

شاید استفاده از هاب برای دو کامپیوتر کار مطمئن تری به نظر برسد ولی باید پول بیشتری هم خرج کنید به هر حال تصمیم با شماست.


جلوگیری از آلوده شدن فلش به ویروس اتوران

اگر با خواندن این مطلب قصد دارید از آلوده شدن فلش درایو خود پیشگیری کنید یا آن را پاک سازی کرده اید و می خواهید مانع از آلوده شدن مجدد آن شوید، بهتر است فقط از یک راه حل کمک بگیرید!

همان طور که می دانید امکان نصب ویروس یاب مطمئن و معتبر روی تمام رایانه های مختلفی که ممکن است حافظه فلش خود را به آن ها متصل کنید، وجود ندارد پس باید محافظت از فلش را با خود فلش به انجام برسانید و این کار نیز عملی نخواهد شد مگر این که میزان فضای اشغال نشده در فلش را به صفر برسانید، تا هیچ ویروس و فایل مخربی جایی برای ذخیره شدن در فلش شما در اختیار نداشته باشد.

 

برای انجام این کارمراحل زیر را عمل کنید:

 

۱– ابتدا روی درایو فلش خود راست کلیک کرده و گزینه properties را انتخاب کنید.

 

۲– به تب general وارد شوید و عدد مقابل عبارت free space را یاد داشت کنید.

 

۳– حالا تنها کاری که باید انجام دهید این است که یک فایل مصنوعی با حجمی برابر با عدد مشاهده شده در مرحله ۳ ایجاد کرده و آن را در فلش خود کپی کنید. برای انجام این کار می باید از منوی start گزینه run را انتخاب کرده سپس عبارت cmd را در آن وارد کنید تا پنجره command prompt باز شود.

 

۴– حالا باید دستور زیر را تایپ کنید. ۱۲۳۴۵۶۷۸۹ fsutil file createnewf:\iamdummy عدد ۱۲۳۴۵۶۷۸۹ همان عدد مشاهده شده در مرحله ۳ است و عبارت \: f نیز نام درایو مرتبط با حافظه فلش شما است.

 

۵– پس از انجام موفقیت آمیز مرحله ۴ خواهید دید که چراغ فلش درایو شما شروع به چشمک زدن می کند و فایل مصنوعی۳ iamdummy در آن ایجاد می شود.

 

۶– از حالا حافظه فلش شما در امان است و فضای خالی آن نیز برابر با صفر است. چنانچه قصد دارید خودتان فایلی را روی آن کپی کنید و از میزان فضای آزاد آن استفاده کنید می توانید به راحتی فایل مصنوعی iamdummy را حذف کنید و پس از اتمام عملیات کپی فایل های جدید مجددا یک فایل مصنوعی با توجه به میزان فضای خالی فلش ایجاد کنید.

windows 10

ویندوز ۱۰ به صورتی طراحی شده که به شکل خودکار بروزرسان‌های مهم و بروزرسان‌های روزانه را دانلود کند. البته در بعضی مواقع حجم این بروزرسان‌ها بسیار زیاد است و ممکن است که سرعت اینترنت شما را کم کنند یا حتی روی عملکرد سیستم‌ عامل هم در آن زمان تاثیر بگذارند. به همین دلیل در بعضی مواقع باید قابلیت بروزرسان خودکار این سیستم عامل را از کار انداخت. در این مطلب با این روند آشنا خواهید شد. البته باید به این موضوع توجه داشته باشید که عملکرد بهتر سیستم عامل ویندوز ۱۰ به بروزرسان‌های آن بستگی دارد. پس بهتر است که این بروزرسان‌ها را در زمان مناسب روی سیستم خود نصب کنید.

غیرفعال کردن به‌روزرسان خودکار
بهترین کار برای غیرفعال کردن بروزرسان خودکار، رفتن به قسمت Administrative Tools است. در این قسمت می‌توانید بروزرسان خودکار را به شکلی غیر فعال کنید که حتی سیستم، بروزرسان‌های جدید را هم جستجو نکند.
برای این کار باید به قسمت Control Panel ویندوز ۱۰ بروید. بهتر است عبارت Control Panel را در قسمت جستجوی منوی استارت تایپ کنید. پس از این‌کار گزینه مربوط به این قسمت به نمایش در می‌آید که باید روی آن کلیک کنید.
1-windows10-stop-update-1
در قسمت Control Panel روی System and Security کلیک کنید. در این قسمت هم باید روی Administrative Tools کلیک کنید.

2-windows10-stop-update-1

3-windows10-stop-update-1

در صفحه باز شده، تمام گزینه‌های موجود در Administrative Tools را مشاهده خواهید کرد. در این صفحه باید به دنبال Services باشید. وقتی که آن را پیدا کردید، روی آن دابل کلیک کنید.

4-windows10-stop-update-1

با وارد شدن به قسمت Services به دنبال گزینه‌ای به نام Windows Update باشید. روی آن دابل کلیک کنید تا بتوانید به تنظیمات مخصوص این بخش وارد شوید.

5-windows10-stop-update-1

در این قسمت باید همانند شکل زیر عمل کنید. قسمت Startup Type را روی Disabled قرار دهید و در قسمت Service Status روی Stop کلیک کنید. چند ثانیه طول خواهید کشید تا این سرویس به شکل کلی غیرفعال شود.

6-2-windows10-stop-update-1

6-1-windows10-stop-update-1

اگر در آینده نیاز داشتید که این قسمت را فعال کنید، باید تمام مراحل بالا را طی کنید و در آخر روی گزینه Start کلیک کنید. بعد از این‌کار باید به قسمت Windows Update بروید. عبارت Windows Update را در محیط جستجوی منوی استارت تایپ کنید و در صفحه به نمایش در آمده باید روی Retry کلیک کنید تا سیستم عامل تمام بروزرسان‌ها را دانلود کند.

مخفی‌کردن و جلوگیری کردن از دانلود یک بروزرسان خاص
اگر مشکل پهنای باند ندارید یا سیستم شما قدیمی نیست، پس نباید با بروزرسان‌های ویندوز ۱۰ مشکلی داشته باشید؛ اما اگر از این مشکلات رنج می‌برید، می‌توانید انتخاب کنید که چه بروزرسان‌هایی روی سیستم شما نصب شوند. مایکروسافت ابزار دانلودی به نام Show or Hide Updates را طراحی کرده که برای این کار در نظر گرفته شده است. این ابزار باعث می‌شود که کاربران بتوانند از نصب بروزرسان‌های خاص جلوگیری کنند یا زمانی آن‌ها را نصب کنند که بروزسان جدیدتر مشکلات آن‌ها را برطرف کرده باشد. پرشین این ابزار هیچ‌گونه مراحل نصبی ندارد و با اجرای آن می‌توانید از نصب آپدیت‌های مختلف جلوگیری کنید. این ابزار باعث می‌شود که شما بتوانید یک بروزرسان را از روی سیستم خود پاک کنید.

7-windows10-stop-update-1


۴ علت و راه حل برای کند شدن سرعت وای فای

با پیشرفت تکنولوژی و ارتباطات استفاده از اینترنت امری واجب و ضروری شده است بنابراین استفاده از وای فای در هر منزلی جز واجبات می باشد اما برخی عوامل باعث کندی سرعت این وای فای ها می شود این دستگاه برای انتقال اطلاعات از دو فرکانس رادویی با ۲٫۴ گیگاهرتز در استاندارد قدیمی و ۵ گیگاهرتز در استاندارد جدید برخوردار است .در این فرکانس ها کانال های متعددی وجود دارد که ۱۴ کانال از این ها دارای فرکانس ۲٫۴ گیگاهرتز و ۳۰ کانال دیگر دارای فرکانس ۵ گیگاهرتز می باشند.

محل قرار گرفتن روتر:

مکان قرار گرفتن این روتر ها اهمیت بالایی دارد و در بعضی موارد با تغییر جای این روتر ها می توان سرعت بیشتری را تجربه کرد.

افزایش ارتفاع در مقایسه با کاهش ارتفاع:

محل قرار گرفتن روتر باید در بالاترین ارتفاع ممکن باشد تا بتوان به راحتی امواج رادیویی را بگیرد و با اشیای دیگر تداخلی پیدا نکند ، بنابراین از قرار دادن این روتر در پشت وسایل دیگر اجتناب کنید.

بتن و فلزات:

مصالحی مثل بتن و فلزات سبب بسته شدن امواج رادیویی می شوند البته شاید مصالح دیگر در ساختمان سازی نیز در این امر تداخل داشته باشند ، بنابراین سعی کنید روتر خود را در مکانی دور از این مصالح قرار دهید مانند زیرزمین منازل زیرا از بتن ساخته شده اند.

فاصله از روتر:

فاصله خود را با روتر حفظ کنید با فاصله گیری از روتر سیگنال ها ضعیف می شوند بنابراین روتر خود را در مرکز منزل قرار دهید زیرا امواج به صورت ۳۶۰ درجه پخش می شوند . اگر روتر تان ضعیف است باید از دستگاه های تقویت کننده امواج استفاده کنید که بر روی دستگاه روتر وصل می شود.

تداخل امواج وایرلس و نویز:

با وجود دستگاه های دیگر الکتریکی نظیر روتر ها ، ماهواره ها و برج های مخابراتی امکان تداخل امواج بالا می باشد . آقای ریچارد ویچن نرم افزاری ابداع کرده که روی گوشی های ios و اندروید قابل نصب می باشد نام این نرم افزار the architecture radio می باشد که می تواند اطلاعات ارسالی توسط ماهواره ها و برج های مخابراتی را دریافت و ترسیم کند. لازم به ذکر است که سیگنال های ارسالی وای فای با دستگاه های دیگر نیز تداخل پیدا می کند بعضی از علت های تداخل را در اینجا نام می بریم:

مایکروویوها :

این دستگاه می تواند بر روی سیگنال های وای فای تاثیر منفی بگذارد مخصوصا برروی روتر های قدیمی ، مایکروویو ها در فرکانس ۲٫۴۵ گیگاهرتز کار می کنند که به امواج وای فای نزدیک می باشد ، بنابراین در بعضی مواقع فرکانس های این دستگاه بر روی وای فای تاثیر می گذارد و در داده های انتقالی اختلال به وجود می آورد.

دستگاه های بلوتوثی:

این اختلال زمانی اتفاق می افتد که گونه ای دیگر از وسایل بی سیم در فرکانس ۲٫۴ گیگاهرتز اختلال ایجاد کنند.

امروزه دستگاه ها طوری ساخته شده اند که قادر اند امواج را تغییر دهند یعنی به صورت تصادفی بین ۱۶۰۰ بار در ثانیه تغییر می کنند و مانع از تداخل می شوند. با این حال باز از نزدیک کردن روتر به وسایل که دارای بلوتوث هستند دور کنید .

چراغ های چشمک زن:

در این نوع از چراغ ها از یک میدان مغناطیسی استفاده می شود که با سیگنال های وای فای تداخل پیدا می کند که در حالت چشمک زن این حالت بدتر می شود. در لامپ های led نیز از چیپ هایی استفاده می شود که موجب تداخل می شوند . بنابراین سعی کنید روتر را از این چراغ ها دور کنید.

همسایگان شما

با وجود شلوغی استفاده از اینترنت و فراوانی مودم های وای فای امکان تداخل کانال ها وجود دارد. این مشکل در اپارتمان ها که فراوانی مودم ها را شاهد هستیم امکان تداخل کانال ها امکان دارد البته تداخل کانال ها بیشتر در روتر هایی که تنها با فرکانس ۲٫۴ گیگاهرتز را پخش می کنند اتفاق می افتد. در تنظیمات روتر یک کانال مناسب را پیدا کنید ، در روتر های جدید کانال ها به صورت خودکار انتخاب می شوند .

اعضای خانواده

دانلود فایل هایی با حجم بالا سبب کاهش سرعت وای فای می شود ، اگر سرعت اینترنت پایین آمد باید به سراغ اطرافیان و اعضای خانواده خود بروید شاید در حال دانلود حجم بالای اطلاعات می باشند ، لازم بذکر است ۶۰ درصد بدن انسان از اب تشکیل شده و اب می تواند سرعت امواج را پایین بیاورد این به این معنا نمی باشد که اطرافیان را از منزل بیرون کنید بلکه روتر خود را در جایی دور از اطرافیان قرار دهید.

در اینجا به مواردی اشاره کردیم که سرعت روتر ها را کاهش می دهد اکنون شما اطلاعات کافی را دارید تا از علت های کاهش سرعت پیشگیری کنید.